🚩 | حکایت دختر خردسال امام حسین در دمشق 🍂در جریان واقعه عاشورا و اسرای اهل بیت امام حسین (علیه‌السّلام) در شام، برخی از مقاتل و منابع، درباره شهادت دختری خردسال از امام حسین (علیه‌السّلام) بدون ذکر نامی از او، در مدت اقامت اهل بیت در دمشق، گزارش کرده‌اند که قدیمی‌ترین گزارش مربوط به حسن بن علی طبری است. 🔻وی چنین نقل کرده است: در حاویه آمد که زنان خاندان نبوت در حالت اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده می‌داشتند و هر کودکی را وعده‌ها می‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است، باز می‌آید؛ تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکی بود چهارساله، شبی از خـواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را بـه خـواب دیدم [که] سخت پریشان بود. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید خفته بود. از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد. خبر بردند که حال چنین است. آن لعین در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. ملاعین سر بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید: این چیست؟ ملاعین [گفتند]: سر پدر تو است. آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق تسلیم کرد. جهت مطالعه‌ی بیشتر👇👇👇 📲 fa.wikifeqh.ir/حکایت_دختر_خردسال_امام_حسین_در_دمشق 🆔 @wikifeqh