💢 احتجاج امام سجاد (ع) با پیرمرد شامی ▪️پس از ورود اسرا به دمشق، آنان را وارد مسجد جامع شهر کردند و در کنار پلکان مسجد نگه داشتند و منتظر ماندند تا یزید به آنان اجازه ورود به مجلس بدهد. در این هنگام پیرمردی به آنان نزدیک شد و گفت: «خدای را سپاس که شما را هلاک کرد و مردم را از ستم شما آسوده ساخت و امیرمؤمنان را بر شما چیره ساخت.» ▪️امام سجاد (ع) به آن مرد فرمود: «ای پیرمرد آیا قرآن خوانده‌ای؟» گفت: «بله خوانده‌ام» امام (ع) فرمود: «آیا این آیه قرآن را خوانده‌ای؟ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی.»[شوری/۲۳] پیرمرد گفت: «آری آن را خوانده‌ام.» امام (ع) فرمود: «خویشان و نزدیکان پیامبر (ص) ماییم که خداوند دوستی ما را مزد رسالت خویش قرار داده است.» ▪️بعد از تلاوت چند آیه ... ▪️باز امام (ع) پرسیدند: «آیا این آیه از قرآن را هم خوانده‌ای که «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» »[احزاب/۳۳] پیرمرد گفت: «این آیه را هم خوانده‌ام.» امام (ع) فرمود: «منظور از اهل بیتی که خداوند آنان را از رجس و پلیدی پاک کرد ماییم.» ▪️در این هنگام پیرمرد اندکی خاموش شد و در حالی که از گفته هایش پشیمان شده بود، سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: «پروردگارا من به پیشگاه تو از آن چه گفته‌ام و از دشمنی با آل محمد (ص) توبه می‌کنم و از دشمنان خاندان محمد (ص) از انس و جن بیزاری می‌جویم.» ▪️نقل شده که جاسوسان جریان این واقعه را به اطلاع یزید رساندند و او دستور قتل آن پیرمرد را صادر کرد. 📲 wikifeqh.ir/اسرای_کربلا 📎 📎 🔰 کانال ویکی‌فقه 🆔 @wikifeqh