ادامه ی👆👆👆 : جناب گرگیج خواسته است از طریق قاعده الزام حقانیت خلیفه دوم را اثبات نماید. قاعده الزام یعنی: بر اساس اعتقادات طرف مقابل او را وادار به پذیرش مطلبی نمایی! و گرگیج خواسته است مثلا از طهارت مولد ائمه علیهم السلام، ما را وادار به پذیرش خلافت عُمر نماید در صورتی که آنچه ما باید بدان اعتقاد داشته باشیم هم 👈 صحت تالی هست و هم 👈 ملازمه‌ی بین مقدم و تالی! حال آن‌که بین مقدم و تالی ملازمه‌ای نیست! حتی نزد خود اهل سنت(توضیحش می‌آید) 🔰 ابتدا با مثالی ضرورت ملازمه را توضیح دهم: مقدم: اگر من مریض شوم تالی: تب خواهم کرد نتیجه: 👈 چون تالی باطل است یعنی الان تب ندارم پس مقدم هم باطل است یعنی من مریض نیستم! در صورتی‌که بین مَرض و تب، همیشه ملازمه برقرار نیست، بسیاری از مرض‌ها هستند که تب بهمراه ندارند مانند سرطان، میگرن، سنگ کلیه، دیسک کمر و تومور مغزی و ده‌ها بیماری دیگر. در اینجا نیز اگر قرار است ارکان قاعده الزام تمام باشد و بدان‌وسیله حقانیت خلافت عمر، نتیجه گرفته شود، باید علاوه بر طهارت مولد ائمه علیهم السلام، 👈 ملازمه نیز بین مقدم و تالی مورد پذیرش ما باشد‌. تا استدلالش درست باشد و در اینجا ملازمه‌ای در بین نیست! توضیح بیان عدم ملازمه 👇👇👇