جواب کامل شبهه ✅👌👇👇
🔷
اول: وقتی شهرداری به مردم میگه خانههایتان را ضدزلزله و محکم بسازید،به نفع خودش نمیگوید بلکه به خاطر خود ما میگویدکه فردا روزی اگرخدایی ناخواسته زلزله شد، خانه رو سرمان خراب نشه.یا وقتی پدر یا مادر به ما اصرار میکنند که ما درس بخوانیم، برای خودمان میگویند که فردا فرد مفیدی برای جامعه شویم که هم به خود هم به دیگران نفع برسانیم نه اینکه سربار جامعه شویم. اگر دکتر به ما دارو میدهد و میگوید این داروها را باید بخوری چه تلخ باشد چه شیرین باشد، یا وقتی عمل جراحی داشته باشی و آن را انجام بده و درد زیاد داشته باشد همهی اینها نفعی برای دکتر ندارد و آن برای خود شما میگوید باید این کارها را انجام بدید. اگر انجام ندادی، خودت ضرر کردی و ضرری به دکتر نزدی. عبادت ما هم برای خدا فایدهای برای خدا ندارد. بلکه فایده آن برای خودمان است. ولی چون خدا مهربان است و ما را دوست دارد و نمیخواهد به ما ضرر برسد به ما فرموده که عبادت کنیم.
🔶
دوم: وقتی ما خانههایمان را رو به نور خورشید میسازیم، ما هستیم که به نور خورشید نیاز داریم. خورشید نیازی به ما ندارد که ما خانههایمان را روبه او بسازیم. مسلما خدا نیازی به عبادت ما ندارد و این ما هستیم که با عبادت خدا به خود سود میرسانیم.
سوم: وقتی مربی ورزش از ما میخواهد که تمرینات سنگین انجام بدهیم تا قوی و محکم بشیم و در برابر کوچکترین حریف شکست نخوریم، شاید در ابتدا این تمرینات برای ما سخت باشد یا با خودمان بگیم این تمرینات چه فایدهای برای ما دارد ولی وقتی توی میدان قرار گرفتیم، میفهمیم این تمرینات چه فایدهای برای ما داشته است. در ابتدا این تمرینات برای ما سخت است و شاید روز اول و دوم فقط خستگی آن را حس کنیم و لذتی برای ما نداشته باشد و در ظاهر و جسم ما هم تفاوتی ایجاد نکند. ولی وقتی این تمرینات را ادامه بدهیم و هر روز آنها را تکرار کنیم، بعد از مدتی اثر آن را در جسم و ظاهر خود خواهیم دید و لذت آن را خواهیم برد. و همان طور که میدانید انسان علاوه بر جسم یک روح و روان هم دارد و باید آن هم قوی کند. اگر کسی جسمش را قوی کرده باشد ولی روح و روانش را قوی نکرده باشد، در میدان مبارزه شکست میخورد و بارها بوده طرف در میدان مبارزه قوی بوده و زورش بر حریف چرپیده ولی چون روحیه نداشته شکست خورده. پس همان طور که قوی کردن جسم مهم است قوی کردن روح هم مهم است. اما قوی کردن جسم که مشخص است ولی چطور روح خود را قوی کنیم؟ قوی کردن روح با همین عبادات است. البته هر چیزی مهم و ارزشمند باشد و فقط یک دارو داشته باشد مسلما افراد سودجو به دنبال آن هستند که نسخهی بدل آن دارو را به اسم همان دارو به مردم ارائه بدهند. روح هم همین طور است و چون میدانند این روح نیازمند دارویی است که آن را قوی کند برای آن نسخههای بدلی تجویز میکنند مثل یوگا و نشستن در زیر آب و رفتن به بیابان و موسیقی گوش دادن و حتی داروهای شیمایی و مواد مخدر و صحبت کردن با جنس مخالف و رقصیدن و ... را به عنوان غذای روح به خورد مردم میدهند ولی همهی اینها نسخه بدل است که نه تنها روح را قوی بلکه ضعیف میکند. ولی نکته مهم این است که فهمیدن روح نیاز به غذا دارد و آن عبادت است نه چیز دیگر بنابراین نفع عبادت برای خودمان است.
چهارم: برخی چیزها هستند که در ظاهر چیزی را نشان نمیدهند و تا آنها را لمس نکنی یا استفاده نکنی فایده و خاصیت آن را نمیفهمی مثلا اسید یک آب روشن است که اگر آن را داخل یک لیوان آب بریزی و روی میز قرار بدهی اگر کسی نداند آن را به عنوان آب مینوشد ولی همین که یک قطره از آن به دهان یا هر جا برسد میسوزاند و سوراخ میکند. یا داروی بیحسی ظاهرش یک مایع روشن است ولی همین که به محل درد زده میشود، درد را از بین میبرد و باطن آن را که چگونه عمل میکند را نمیدانیم. عبادت ما هم یک ظاهر دارد که همین ذکر و نشستن و برخواستن و سربر مهر گذاشتن و ..است ولی باطن آن را ما نمیدانیم که چه اثری دارد و آن بعدا در آخرت مشخص میشود که باطن عبادات چی بوده است و آن موقع است که فایده عبادت را میفهمیم.
پنجم: همان طور که در آیات و روایات آمده است، خداوند عبادت را یک لطف و رحمت برای بندگان قرار داده است تا با استفاده از آن شایستگیهای خودشان را پیدا کنند و انسان خوب از بد شناخته شود.
من خلق نکردم تا سودی کنم / بلکه تا بر بندگان جودی کنم.
امام حسن عسکری علیه السّلام در این باره میفرماید: «فرض علیکم الفرائض لم یفرض علیکم بحاجۀ منه إلیه بل رحمۀ منه إلیکم لا إله إلا هو لیمیز الخبیث من الطیب»[1] خداوند به خاطر نیاز خودش واجبات را برشما واجب نکرده است بلکه آنها را از روی لطف و رحمت برای بندگان قرار داده است تا از این طریق انسان خوب و پاک از انسان بد تشخیص داده شود.
[1] ـ وسایل الشیعه، ج 1، ص
📎
#دانشجو
📎
#جوان
📎
#پاسخ_به_شبهات
📎
#عبادت_ما_نیازخدا