باسلام و با درود و احترام
شیعهای پرسید از پنجم امام
کای شکافندهی علوم، ای بیقرین
باز گو جانا! چه باشد جان دین؟!
مغز پنهان گشته دراین پوست چیست؟
آنکه دینش کامل و نیکوست کیست؟
باقرِ علمِ نبیّینِ عظام
داد پاسخ، آن سلام و احترام
دیدهی حق بین، گشودی بر رخش
با سوالی نغز، دادی پاسخش
گفت: آیا پیش چشمِ ریز بین
دین بُوَد چیزی به غیر از مهر و کین؟!
دوستی، با دوستانِ کردگار
که نباشد جز خداشان، هیچ یار
دشمنی، با دشمنانِ کبریا
گر نباشد از سر کبر و ریا
اصل دین است و تمامِ بندگی
معنی دینداری و بالندگی
( ایزدی ) این است اسلام مبین
بهر حق باید بُوَد هر مهر و کین
مِهرِ احمد با علی، در سینه گیر
وز ابوبکر و عمر، بس کینه گیر
هرکه حُسنِ عاقبت را طالب است
بهر او این بغض و این حب، واجب است
خود تولّی و تبرّی، دین ماست
ریشهی اندیشه و آیین ماست
حب حیدر، بغضِ خصمش، کیشِ ماست
هر که زهرایی است، قوم و خویش ماست
دوست با اهل سقیفه نیستم
پیروِ آن سه خلیفه نیستم
تهران جمعه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲