«هوالمحبوب»
یکی از سختترین کارها این است که بخواهی تمام احساست را از درون قلبت به روی صفحهی کاغذ بیاوری.🥺
و مگر قلم را توان چنین کاری هست؟!
شاید اشک بتواند سفیر بهتری باشد!
بعد از شنیدنِ پیام پدر مهربان امت، اشکهایم بند نمیآید.
نه از سَرِ غم، بلکه از سَرِ شوق
خوشحالم که او را درست فهمیدم.😭
حرفها زیاد است؛ شاید وقتی دیگر به قلم بیاید!
رفیق خوبم! دیدی که پدر مهربانمان نمیپسندد؛ هیچ کدام از ما، دیگری را از درون این خانه به پشت درب آن بفرستد...
او تمام فرزندانش را با هم و بر سَر یک سفره میخواهد.
پس بیایید کمی بیشتر با هم بسازیم تا اینقدر، خاطرِ عزیزش، مکدر نشود.💔
باور کنیم که او حکیم است و آنچه را که امروز، من و تو به هر دلیلی، حتی در آیینه هم قادر به دیدن آن نیستیم او قبلاً در خشت خام دیده است!
خود را بزرگتر میدانیم؟!
خب بزرگتری کنیم؟!
بزرگتری به متهم کردن، قضاوت کردن، ایجاد تنش، دعوا و یا قهر و غضب نیست!
بزرگتری، به این است که تو مانند نخ تسبیح، نگذاری دانهها از هم متفرق شوند!
هوشیار باشیم تا خدانخواسته، بعضی از اختلافات بیپایه و اساس ما، آبروی خانواده را جلوی همسایهها نبرد.
حال که امروز، پیامِ آقاجانمان را شنیدی؛ بلند شو؛ برو به پشت درب خانه و با مهربانی برادرت را در آغوش بگیر و داخل خانه بیاور.
توقع آقاجانمان، از من و تو که ادعای بزرگتری داریم؛ خیلی بیشتر از اینهاست.
مراقب سلامتِ قلب رنجورش باشیم؛ نکند خداناکرده فرداهایی یاد این روزها بیافتیم و دیگر جای جبران نباشد.😔
آنکس است اهل بشارت که اشارت داند!
✍پروانه
#حضور_حداکثری درخواست پدر امت است.
@ya_lasaratelhossain