حضرت خدیجه بود و پیش از بعثت در مکّه زاده شد .  گرچه برخی معتقدند که وی با عتبه فرزند ابولهب (عموی پیامبر) ازدواج کرد، امّا مشهور آن است که همسر عثمان بن عفّان بود و همراه وی به حبشه کوچ کرد و پس از بازگشت به مدینه، در سال 2 ه‍. ق درگذشت . پیامبر در مرگ وی بسیار گریست و او را در قبرستان بقیع در مدینه دفن کرد و فرمود: "به گذشته شایسته ما، عثمان بن مظعون بپیوند ." [3] همچنین زینب دختر ارشد پیامبر (ص) و خدیجه، که در سال 23 پیش از هجرت، در مکّه متولّد شد. با پسر خاله‌اش ابوالعاص بن ربیع ازدواج کرد. هنگامی که در سال 2 ه‍. ق در غزوه بدر همسرش به اسارت سپاه اسلام در آمد، زینب گردن بندی را که مادرش در شب ازدواج به وی بخشیده بود، نزد پدر فرستاد و چون پیامبر (ص) یادگار خدیجه را دید، از وی به نیکی یاد کرد و گریست و از اصحاب خواست تا از حق خویش درگذرند و ابوالعاص را بدون فدیه رها سازند. با موافقت مسلمانان، پیامبر دامادش را رها کرد و از او خواست تا به محض ورود به مکّه، دخترش زینب را نزد او بفرستد، زیرا دختران مسلمان بر همسران مشرک حرام شده بودند. ابوالعاص به عهد خود وفا کرد. در جریان این سفر، زینب کودکش را سقط نمود.در سال 6 ه‍. ق نیز ابوالعاص در جنگی دیگر اسیر شد و به وساطت زینب رهایی یافت، امّا سرانجام در سال 7 ه‍. ق اسلام آورد و بار دیگر با زینب ازدواج کرد. نخستین فرزند زینب که پسری به نام علی بود در کودکی درگذشت و دخترش اُمامه، پس از شهادت خاله‌اش حضرت فاطمه زهرا به عقد امام علی (ع) در آمد. زینب در سال 8 ه‍. ق در 31 سالگی از دنیا رفت و در قبرستان بقیع در مدینه دفن شد . [4]   خلاصه کلام این که رقیه و ام کلثوم، پیش از ظهور اسلام همسر دو پسر عبدالعزی بن عبدالمطلب (ابولهب) شدند و وقتی سوره "تبت" در نکوهش ابولهب نازل شد، با لجاجت و اصرار وی پسرانش، دختران پیامبر (ص) را طلاق دادند، این زنان پس از آنکه از همسران خود جدا شدند و اسلام آوردند یکی پس از دیگری به ازدواج عثمان درآمدند. [5] بنا براین، ازدواج ها دلیل بر رضایت پیامبر (ص) از موضع گیری های عثمان بعد از رحلت آن حضرت ندارد. اگر ازدواج با دختران پیامبر باعث امتیازی شود باید بگوییم شوهران قبلی آنان نیز دارای این امتیازات بوده اند درحالی که در اسلام امتیاز فقط به تقوی است که " .. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ.." [6]   ثانیاً همانگونه که در نزد عقلای عالم، شخصی را به خاطر گناه و ظلمی که سال های بعد قرار است که انجام دهد، قبل از ارتکاب آن جرم، مجازات نمی کنند، نظر اسلام نیز همین گونه بوده و پیامبر (ص) و ائمه (ع) نیز موظف بوده که بر اساس ظاهر امور دنیوی با مردم رفتار نمایند.   نام گذاری فرزندان به اسم هایی مثل ابوبکر، عمر و ... آنچه مسلم است این است که حضرات ائمه معصومین (ع) اسامی فرزندان خود را ابابکر، عمر، عایشه و ... گذاشته اند و حتی یکی از نام های امام زمان (عج) و یکی از کنیه های امام رضا (ع) ابوبکر است. [7] ولی دلیل انتخاب چنین نام هایی، این بوده است که: اولاً این نام ها، نام های مرسوم و رایج بین مردم عرب آن زمان بوده و اختصاص به شخص خاصی نداشته است با مراجعه به کتب رجال معلوم می شودچه حجم زیادی از راویان دارای این اسامی بوده اند.   ثانیا: این اسامی که دارای معانی خوبی بوده است ائمه (ع) بر اساس آن معانی چنین نام هایی را بر فرزندان خود نهاده اند، مثلاً کلمه عمر یعنی کسی که عمر طولانی خواهد نمود. [8] ابوبکر یعنی پدر فرزند شاداب و تازه متولد شده [9] و عایشه یعنی کسی که زندگی و عمر طولانی نموده و انسانی مرفه است. [10]   [1] مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286. [2] محمد پیامبرى که از نو باید شناخت، ص 207. [3] ذخایر العقبی 1 / 162 ؛ ریاحین الشریعه 2 / 267. [4]   آرامگاههای خاندان پاک پیامبر(ص)271 ؛ منتهی الآمال 1 / 132. [5] شهیدی، سید جعفر، زندگانی فاطمه زهرا (س)، ص 45، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377. [6] حجرات،13 [7] طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ص 60، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 138. [8] بندر ریگی، محمد، المنجد، ج 2، ص 1184، حرف عین، انتشارات ایران، بی تا. [9] همان، ج 1، حرف باء، ص 96-97. [10] همان، ج 2، حرف عین، ص 1213.