ای که میان دلبران از همه دلرباتری با اون نگاه حیدری دل از همه تو می بری  اگر زتو جدا شوم ، ز من جدا نمی شوی  منم که بی وفا شدم ، تو بی وفا نمی شوی ( مهدی صاحب الزمان ۴ )۲ سایه ی تو بر سر من ، صفای چشم تر من  ببین به خاطر گناه ، شکسته بال و پر من  به گوشه چشمت بِنَما ، گره ز کار ما گُشا  به جان زهرا مادرت ، یوسف فاطمه بیا (مهدی صاحب الزمان ۴ ) ۲ وصل تو آرزوی ما ، سوی تو جست و جوی ما  یار سفر کرده ی ما ، سفر نما به سوی ما  امان ز لحظه ای که من ، اسیر درد و غفلتم  مَبین تو رو سیاهی ام ، مده دگر خجالتم (مهدی صاحب الزمان ۴) ۲ غروب جمعه که رسد ، غمت به دل شرر زند  به لحظه های بی کسی ، از تو طلب کنم مدد شعر من و ترانه ام ، نام من و نشانه ام  به وقت دلتنگی من ، تویی فقط بهانه ام (مهدی صاحب الزمان ۴) ۲