💠 ما لباس را به عنوان لباس پیغمبر (ص) می پوشیم. باید نوکر مردم باشیم نه ارباب. ✅ حجت‌الاسلام استاد 💠 سازمان ملل چند وقت پیش گفت چند نوع شغل در دنیا وجود دارد. حدود 6 تا 7 میلیون شغل در دنیا هست. یکی از آنها عالم دین بودن است. حال در اسلام طلبه، در مسیحیت کشیش و در برخی ادیان دیگر خاخام و دده و… است. 👈 اما بایستی بدانیم که طلبگی شغل نیست به این معنا که کار برای جمع کردن پول نیست. 💠 طلبگی وظیفه است. بخاطر همین علما درس میخواندند کار هم میکردند برای امرار معاششان. اما در عصر حاضر بخاطر گسترش علوم، طلاب علوم دینی فقط درس میخوانند 👈 برخی فکر میکنند طلبه شدن برای سخنرانی است برخی میگویند من روحیه جمعی ندارم و به درد طلبگی نمیخورم. سخنرانی و تبلیغ لازم است اما فقط یکی از کارهای طلبگی است. ✅ نقش طلبه در جامعه : 👈 باید توجه داشت که صرف درس خواندن و مطالعه کردن ولو اینکه هیچ خروجی نداشته باشد خودش نیکو و پسندیده است. دانستن از ندانستن و بفهم بودن از نفهم بودن برتر است. در بسیاری موارد، مردم عالم را بخاطر علمش تکریم می کنند و به عملش کار ندارند. 👈خود درس خواندن یک هدف میتواند باشد و صرفا مقدمه برای امر دیگری نیست. خود علم، انسان را به خدا نزدیک میکند 👈 اگر شغل نبود انسان تا آخر عمر درس میخواند. کسی که فهمش بیشتر لذتش بیشتر خواهد بود. انسان کر لذت شنیدنی‌ها را درک نمیکند. کور لذت دیدنی ها را نمی‌فهمد. انسان جاهل لذت فهمیدنی‌ها را درک نمی‌کند. ✅ دوم؛ تبلیغ دین: 👈 شاید کسی درس نخواند اما توفیق تبلیغ پیدا کند. شیعه برحق است اما اقلیت است. الان روز یکشنبه در هیچ جای دنیا 3-4 مسیحی نیست که یک کشیش نداشته باشد. اما شیعیان بسیاری از شهرهایمان هستند که امام جمعه ندارند. بسیار از کشورهای جهان طلبه ندارند. شخصی میگفت من در یک سال 200 نفر را در آلمان مسلمان کردم شخص دیگری میگفت من 1500 سنی را در هند شیعه کردم. 👈 حال تبلیغ انواع دارد یا با منبر یا سخنرانی یا جلسات یا کتاب نوشتن یا مقاله و میزگرد و…. ✅ سوم؛ دفاع از دین : 👈 سومین نقش طلبه در جامعه دفاع از دین است که این غیر از تبلیغ است. هر روز علیه دین کار می‌کنند. از قم گرفته تا جاهای دیگر. هجمه فراوان است و باید دفاع کرد. ✅ چهار؛ نوکر مردم باشیم: ما لباس را به عنوان لباس پیغمبر می پوشیم. باید نوکر مردم باشیم نه ارباب. دو زن و شوهر که دعوا دارند را باید آشتی دهیم. دو نفر در خیابان دعوا می‌کنند ما باید جدا کنیم. ❇️ یک وقتی در رامهرمز در دوران جنگ، دو روستا در دو طرف یک رودخانه درگیری پیش آمد و یکی تیر زد و 7-8 نفر از روستاییان دیگر را کشت. اهالی مقتول گفتند بایستی ما هم 7-8 نفر از روستای قاتل بکشیم و هر چه تلاش شد صلح نکردند. یک طلبه رفت آنها را با هم آشتی دهد گفتند سازش نمی‌کنیم. هوا گرم بود. از گرمی هوا آن طلبه عمامه خود را گذاشت زمین. به یک باره اهالی روستا برآشفته شدند خیال کردند الآن عذاب نازل می‌شود! گفتند باشه آشتی می‌کنیم. عمامه ات را بگذار. (مدرسه علمیه حضرت بقیةالله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه . 19 دی 1396) ♦️❁➖❁♦️❁➖❁♦️❁➖❁♦️ 🔵 یادداشت های طلبه 🔰 👇👇👇👇👇 🆔 @yaddashathaye_talabeh