آقا میفرمایند :
می ناب را باید آورد در ساغر تا قابل استفاده باشد؛ ولی در خُم مانده!
🔹اولا این عبارت آقا بسیار دردناکه! اینکه ما مِی ناب رو طلا و جواهری که از معارف دین داریم رو اصلا درش رو باز نکردیم!
متأسفانه واقعیت اینه که بخش عظیمی از معارف دین رو اصلا عرضه نکردیم به دنیا! و حتی به جامعه ی خودمون!
و بخش عظیمی رو فقط تیتروار و کُلی گفتیم!
🔹ثانیا غربی ها، برا پیش پا افتاده ترین مطالب شون، ارزش قائل شدن، یعنی چی؟ یعنی تبدیل کردن به
#سازه، به
#نظام، به
#مدل_مفهمومی و... .
مثلا نظریه ی گشتالت، هرم نیازهای مازلو و... . در حالیکه بسیاری از این نظریه ها خیلی سطحیه و مصداق بارز 《آنچه در جوی میرود آب است!》
🔹سوما غربی ها همین نظریات آبکی رو در جاهای مختلف زندگی استفاده کردن و میکنن، در آموزش و پرورش در اقتصاد در سیاست و... .
👈در مقابل ؛ ما یا معارف دین چه کردیم؟ اصلا وارد زندگی نکردیم، یا به شکل یک سری آداب مستحبی نگاه کردیم یا در حد اموری متبرک و مقدس که قرار است روی طاقچه بمانند برای تبرک!
🔹ضمنا زمانی که دانشمندان ما مثل بوعلی و شیخ بهائی و... نظریات فوق العاده ای مطرح کردن، این اروپایی ها در حال بُزچرانی بودن
و زمانی که امام صادق ما (علیه السلام) حدیث جنود عقل و جهل رو مطرح میکردن، خیلی از اینا اصلا نبودن! و اساسا قاره شون کشف نشده بود و سرخ پوست ها رو سلاخی نکرده بودن تا ساکن آمریکا و... بشن...
🔹خلاصه وای بر ما از این همه کمکاری!
شقشةٌ هدرت...
یادداشت های یک طلبه 👇
@yaddashtthayeyektalabeh