یادی از یاران
💔🥀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ...😭 . • 🌷مرغ باغ ملکوتم که شکسته است پرم 🌷ریخته دست زمان، خاک یتیمی به سرم 🌷چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم 🌷در همین فاصله از زندگیِ مختصرم 🌷چند روزی‌ست که از حال دلم بی‌خبری 🌷چند روزی‌ست که از حال سرت بی‌خبرم 🌷شانه‌ی سنگ شده جایِ سر دختر تو 🌷جایِ آغوش تو ای کوه‌ترین مرد حرم 🌷مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که 🌷می‌رسیده‌ست زمانی قد آن تا کمرم 🌷کاش می‌شد که دوباره به مدینه برویم 🌷تا که انگشتری از شهر برایت بخرم 🌷کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم 🌷حال با حرمله و شمر و سنان هم‌سفرم 🌷سیلی و هلهله کم بود که با زخم‌زبان 🌷هرکسی زد نمک طعنه به زخم جگرم 🌷گر‌ چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا 🌷معجر سوخته‌ای هست ببندم به سرم 🌷کاش می‌شد که نخی از گل پیراهن تو 🌷با خودم محض تبرک به مدینه ببرم 🌷آبرو بود که از کاخ ستم می‌بردم 🌷با همین اسلحه‌ی اشک و همین چشم ترم 🌷دست‌وپا گیر‌ شدم مرحمتی کن بِبَرم 🌷که در این قافله با تاول پا دردسرم 🌷بین زهرا و رقیه چه شباهت‌هایی است! 🌷کشته‌ی سیلیِ بعد از غم داغ پدرم . • 🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْنﷺ•••🥀🕯 🍃🕊🍃