به مناسبت آغاز امامت حضرت صاحب الزمان (عج)🌸 لب ما و قصه‌ی زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی! تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی! چه سخاوتی! 🌸به نماز صبح و شبت سلام! و به نور در نَسَبت سلام! و به خال کنج لبت سلام! که نشسته با چه ملاحتی!  🌸وسط «الست بربکم» شده‌ایم در نظر تو گم  دل ما پیاله، لب تو خم، زده‌ایم جام ولایتی 🌸به جمال، وارث کوثری، به خدا حسین مکرری به روایتی خود حیدری، چه شباهتی! چه اصالتی! 🌸«بلغ العُلی به کمالِ» تو «کشف الدُجی به جمال» تو به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی 🌸شده پر دو چشم تو در ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی! 🌸تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی 🌸زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات  که به جستجوی نشانه‌ات، ز سحر شنیده بشارتی 🌸غزلم اگر تو بسازیم، و نی‌ام اگر بنوازیم به نسیم یاد تو راضیم نه گلایه‌ای نه شکایتی 🌸نه، مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن  ز درت بیا و ردم نکن تو که از تبار کرامتی 🌹سروده: قاسم صرافان