یبندهخداییدخترکوچیکداشتدخترش مریضبود
بچهاشفلجبود💔
همهبهشگفتننبرشاونجا!
گفت:نه!میبرماونجاخودحضرت رقیه(س)شفاشمیده
دخترشوبردشدمشقحرمبیبی،
خادمهایحرممیگفتنهرروزبچهبهبغلمیومد زیارتبعدچندروزیهومیبیننداومدهامابچه باهاش نیست:)!
باباههشروعمیکنهبهدادزدن
دادمیزنهمیگه:
کیگفتهتوجوابمیدی:)...!💔
کیگفتهتوشفامیدی:)...!
منپاشدماومدمحرمتهمهگفتننبرشگفتمنه! رقیه(س)دخترموشفامیده:)...!💔
الانبلیطگرفتمامروزدارمبرمیگردم،آخهباچه روییبرگردم؟!💔
__
برگشتهتل
دیددخترشدارهدوراتاقمیدوهوگریهمیکنه
بچهایکهفلجبودههااا!!!
دخترهبهباباشمیگه:چرامنوولکردی رفتی؟!!
باباههمیگه:توچطورمیتونیراهبریعزیزبابا؟
دخترشمیگه:توکهرفتیتنهاشدمترسیدم
خیلیگریهکردمیهویهدخترکوچولواومد
گفت:چیشده؟
گفتم:بابامرفتهتنهاممیترسم
گفت:باباتالانمیادبیاتااونموقعباهمبازیکنیم
گفتم:منفلجمنمیتونم
گفت:عیبیندارهبیا
یهودیدممیتونمراهبرمباهمکلیبازیکردیم🥺😍
قبل اینکه تو بیای
گفت:باباتدارهمیادمندیگهمیرم
ولیبهباباتبگودیگهسرمدادنزنه🙂💔
کسیسربچهیتیمدادنمیزنه:)))!💔
#خاطرهشیرین
#حضرت_رقیه