وی ادامه داد: باید به حقیقت بگوئیم که امام انقلابی در مفهوم انقلاب کرد، معنا و مفهوم انقلاب را جابهجا کرد و به خاطر همین است که انقلابهای دیگر فقط در سرزمین خودشان محصور هستند ولی انقلاب ما در سرزمین ما زمینگیر نشد و ذاتاً فرامرزی بود.
وی با تأکید بر اینکه 15 خرداد 1341، روز تولد و آغاز تحقق انقلاب کشورمان است، خاطر نشان کرد: در سال 1340 عدهای خدمت امام میرسند و از ایشان میپرسند که چه در سر دارید؟ ایشان میفرمایند که من خواهان این هستم که انقلاب در کشور ایران اتفاق بیفتد و بعد باز هم میپرسند که پس از آن چه و ایشان دوباره میفرمایند که میخواهم انقلاب در جهان اسلام روی دهد و باز هم در ادامه میفرمایند که خواهان تحقق انقلاب در سطح جهان هستم. کدام انقلابسازی چنین ایدهای داشته است؟ از موگابه زیمباوه بگیرید تا هر شخصیت دیگر. آنها در حقیقت بهدنبال این بودند که در جایگاه حاکمان زمان خود قرار گیرند، اما امام(ره) فرمودند که هدف من تغییر اشخاص نیست ولذا پس از آمدن به ایران فرمودند من آمده بودم که یک سیستم، رویکرد، باور و رهیافت را تغییر دهم و یکسره به قم رفتند.
وی در ادامه افزود: بزرگترین خدمتی که امام به دنیا و دانش سیاسی کرد این بود که معنای انقلاب را دگرگون ساخت(انقلابی در انقلاب). در همین راستا اگر نگاهی به کشورهایی مثل اندونزی بیاندازیم میبینیم که به انقلاب ما تأسی نموده و کتابهای دکتر مطهری و دکتر بهشتی به عنوان ایدئولوگ در آنجا انتشار یافته و داستانهایی از انقلاب ایران و... در بین مردم رایج است و نکته دیگر اینکه با عنایت به نفوذ فرهنگ ما در میان خود، شیفتهوار اسامی خود را از نام افراد مؤثر در انقلاب ایران برگزیدهاند.امروز انقلاب ما و خمینی در کجاست؟ سه تصویر موجود است اما قبل از آن اجازه دهید که من نگاه کوتاهی به گذشته داشته باشم.اگر شما سفری به هند و در پی آن به کشمیر داشته باشید خواهید دید که در آنجا منزل و خیابانی نیست مگر اینکه تصاویر شهدای ایرانی نظیر شهید حججی و... بر آن نقش بسته است! به همین خاطر است که به کشمیر، «ایران صغیر» میگویند. که به عقیده بنده، از حیث کمیتی، ایران صغیر اما از حیث کیفیتی و انقلابی، ایران کبیر یا ایران اکبر است! این تصویر خوبی از انقلاب ایران و امام خمینی است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: تصاویر مبهمی از ایران در کشورهای دیگر وجود دارد: دو سال پیش در دانشگاه زیمباوه(آفریقا) من تدریس میکردم. روز اولی که به دانشگاه رفتم با کت و شلوار و به صورت کاملاً رسمی وارد شدم تا اینکه دانشجویان سؤال کردند که خود را معرفی کنید. تا گفتم که از ایران آمدهام. بسیار متعجب و حیرتزده به من نگریستند و خواستند بدانند که بعد از صدام، اوضاع کشور ما چگونه است! و تازه فهمیدم که آنها فرق بین ایران و عراق را نمیدانند و نکته دیگر اینکه جنگ به اتمام رسیده . مثال دیگری برای تصویر مبهم از جمهوری اسلامی ایران: یکبار آقای نجفزاده خبرنگار واحد خبر در آمریکا با مردم مصاحبه میکردند در خصوص ایران، که متأسفانه آنها ایران را به عنوان یک کشور نمیشناختند و پس از آگاهی تصورشان این بود که ایران، کشوری در آفریقاست.