تأملی در نسبت پژوهش و آموزش دوستان زیادی پیام دادند که به مناسبت هفته پژوهش چند جمله ای درباره پژوهش بنویسم (الکی🤪، مثلاً من آدم مهمی ام😎)، باوجود مشغله فراوان چند خط به اختصار تقدیم می کنم: به گمان بنده تفکیک آموزش از پژوهش از اساس تفکیک صحیحی نیست، مخصوصاً اینکه برای هرکدام جداگانه برنامه ریزی کنیم و ساختار تشکیل دهیم. با اطمینان می توان گفت: بهترین آموزش، در ضمن پژوهش واقع می شود. امروزه پژوهش ها به سمت مساله محوری می رود که امر مبارکی است (هرچند دارای آفت هایی است که در جای خود باید بحث و گفتگو شود)، در واقع مساله محوری، به پژوهش ها، هدف و جهت می دهد و آنها را به کارامدی و ثمربخشی نزدیک می کند. همین نسبت می بایست میان پژوهش و آموزش هم برقرار گردد؛ یعنی پژوهش ها، آموزش ها را هدفمند و جهتدار کنند؛ در اینصورت آموزش ها نیز، مساله محور می گردد. البته نمی بایست چنین تلقی شود که ما نیازمند آموزش های بلند مدت و عمیق نیستیم و بایستی آنها را کنار گذاشت، خیر؛ هدفمندی هیچ منافاتی با آموزش های بلند مدت و عمیق ندارد، بلکه ممکن است برای اهداف بلند و متعالی، نیازمند طراحی ساختارهای آموزشی پژوهشی بلندمدت تر از ساختارهای کنونی شویم. ساختارهای آموزشی کنونی خصوصاً در فقه و اصول تقریباً فاقد هدف و غایت مشخصی است و معلوم نیست قرار است خروجی آنها چه باشد؟ درس های خارج به عنوان پیکره اصلی ساختار آموزشی حوزه، هیچ هدفی را دنبال نمی کند جز اینکه یکدوره فقه و اصول را به سبک سنتی تعلیم دهد، اما این پرسش همواره جای طرح دارد که : ثم ماذا؟ بسیاری از کسانی که در درس خارج خوب درس می خوانند، هدف و غایتشان این است که استاد سطح عالی شوند و پس از آن بتوانند کرسی درس خارجی تشکیل دهند و دوباره همین درس ها را تعلیم دهند و در این چرخه، جایگاهی کسب کنند! اما اگر نقطه کانونی را مساله و نیاز نظام اسلامی بگذاریم، حوزه های علمیه به عنوان متصدی امر هدایت جامعه می بایست به این مسائل پاسخ دهند، این مسائل نیازمند پژوهش هایی در منابع دین است، پژوهش در منابع دین، نیازمند آموزش هایی است که می بایست در دل پژوهش تعریف شوند، نه در یک ساختار مستقل که خود اصالت پیدا کند و هدف و غایتش گم شود. آموزش اگر مستقل شود، مثل علم اصولی است که از علم فقه مستقل شود؛ مسائل اصولی خود، موضوعیت پیدا می کند و محل دقت های عمیق قرار می گیرد اما وقتی به خود می آییم، می بینیم ثمره فقهی بسیاری از این مباحث، بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است.