▪️دهه اوّل محرم.
دعوتش کرده بودند روضهخوانی.
قبل منبر، بانی مجلس صدایش زد.
گفت:
امشب روضه حضرت زهرا بخوان.
پرسید:
روضه حضرت زهرا؟ آن هم شب اول محرم؟!
روضه مادر را خواند.
شبهای دوم و سوم هم.
شب آخر، روضهخوان سرّ ماجرا را پرسید.
بانی مجلس گفت:
من قبلا سنّی بودم ...
#حکایت#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👈 عضویت در قصه های مهدوی
@Elteja_tales