ه شد، مسايلي در آن بــود كـه مي‏بايسـت جـواب مي‏داد. وقتي خواندن نامـه بـه پـايان رسيد، ابن عباس گفت يا امير المؤمنين چـه خـوب بـود سـخن را از همـان جـا كـه قطع شد آغـاز مي‏كرديـد امـام عليه السّلام فرمود: هرگز اي پسر عبـاس، شـعله‏اي از آتـش دل بـود، زبانـه كشيد و فرو نشست، ابن عباس مي‏گويد، بـه خـدا سـوگند بـر هيچ گفتـاري ماننـد قطـع شدن سـخن امـام عليـه السّلـام ايـن گونـه اندوهناك نشدم، كـه امام نتوانست تا آنجا كه دوسـت دارد به سخن ادامه دهد. مي‏گـويم: (معناي سخن امام عليـه السّلـام كـه فرمـود، كـــــراكب الصّعبـــــة، ايـن اسـت كه اگر سوار كار مهار شتر سركش را سخت بكشـد، و مـركب چموشي نـافرماني كنـد، بيني او پاره مي‏شـود، و اگـر مهـارش را رهـا كند، چموشي كرده در پرتگـاه سقوط قرار مي‏گيرد و صـاحبش قـدرت كنترل او را ندارد. مي‏گويند «اشنق الناقـه» يـعني بوسيله مهار، سـر شـتر را بـالا بكشد و «شـنقها» نـيز مي‏گويند كه ابن سكّيت در كتاب اصلاح المنطـق گفتـه اسـت. اينكه فرمود «اشــــــنق لهــــــا» و نفرمـود «اشـنقها» بـراي آنكـه ايـن كلمـه را مقـابل «اســــــلس لهـــــا» قـرار داد، گويي فرموده باشد كـه اگـر سر او را بالا كشد. يـعني آن را واگـذارد تـا سر خــود را بـالا نگـاه دارد).