❤️ مهربان و دلواپسی برای فرزند 🔹من ساکن قم بودم. هر وقت که می‌رفتم با امام خداحافظی کنم به من می‌فرمودند: «به مجردی که به قم رسیدی تلفن کن» . 🔹و قید می‌کردند که: «تلفن که می‌کنی به حاج عیسی بگو که بیاید به من بگوید. همین طور تلفن نکن که من رسیده‌ام . اینها نمی‌آیند به من بگویند. فکر نمی‌کنند که من دلواپسم. تو قید کن به حاج عیسی که برو به آقا بگو» . 🔹من پیش خودم فکر می‌کردم که آقا چقدر دلواپس من هستند. در صورتی که خیلی‌ها هم بودند، ولی هیچکس به من چنین حرفی نمی‌زد و دیگر بعد از ایشان هم هیچکس به من چنین حرفی نزد. این سخن آقا باعث می‌شد که من فکر کنم لابد آقا خیلی نسبت به من علاقمند بودند. 🙏 (۴) (خاطراتی از سیره امام روح‌الله) 🎙 راوی: خانم فریده مصطفوی (دختر حضرت امام) ✅ کانال (ره) | عضو شوید 👇 🔖 @Yaran_info