تسلیت_مولایم
🚩🏴 ۲۲ ذی حجه شهادت میثم تمار
آن روز، تمام فریادها خفه شده بود و هیچ کس را یارای نفس کشیدن نبود.
نه اعتراض جرأت ظهور داشت و نه آوازی به هواخواهی حق، برمی خاست.
آن روز، نه هیچ دستی به نشانه ی فریاد، مشت می شد و نه هیچ پایی به عزم قیام، تکان می خورد.
انگار زمانه، مهر سکوت بر دل ها زده بود و در این گیر و دار، نه شب قدرت فردا شدن داشت و نه قطره جرأت دریا شدن.
و تنها تو بودی، که فریاد اعتراضت، طلسم مرگبار سکوت را در هم شکست و دل های غفلت زده را تلنگری زد.
تنها، نای سوخته و زخمی تو بود که آواز حق را می سرود.
گفت آن یار کزو گشت سَرِ دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
تنها تو بودی که چندین سال، پس از شهادت مظلوم ترین مرد تاریخ، بر سر چوبه ی دار، از او و عظمت هایش سخن راندی.
تنها کلام روشن تو بود که صاعقه وار، بر خرمن غفلت زدگان زمانه فرود می آمد و خاکسترشان می کرد.
و آن گاه که بر دارت کشیدند و بر دهانت مهر خاموشی زدند، باز ایستادی و یا علی گفتی.
و اینک، شرح استواری توست که چون نسیمی از ایمان و حماسه، در افق های دور دست عشق، بر خاطره ها می وزد و مردم را به حق فرا می خواند.
تو نه میثم تمار، که میثم سرداری؛ و این است پایان یک عمر عاشقی؛ پایانی سرخ
کیست میثم؟ او که در عصر سکوت یا علی گفت و سرش بر دار رفت
یا_حسینِ_زمان_(عج)
یا_زینب_(س)
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج