🔻 شیخ حسین انصاریان همان کسی است که یک روزی این حرفو زد و بهش حمله کردند و گفتند داری سیاه نمایی میکنی. اون زمان اگر مسئولین این حرفشو میشنیدن امروز کار به اینجا نمیرسید.
🔻 ما ترکها یک داستانی داریم شاید بین شما فارس زبان هم باشد، یک خانواده ای در روستا بودند و پدر برای تربیت فرزندش هر روز یک کاری را بهش میداد و فرزندش میرفت و به درستی انجام میداد ولی وقتی برمیگشت به جای تشویق، میگفت فردا میری حواست باشه نکنه کارخرابی کنی. یه روزی فرزند کارخرابی کرد و با خودش میگفت من که هر روز کارمو درست انجام میدادم پدرم به جای تشویق، تهدید میکرد امروز که کارخرابی کردم دیگه حتما شدیدا تنبیه میکنه. وارد خانه شد و با شرمندگی گفت پوست هایی که داده بودی تمیز کنم را آب برد. پدر گفت فدای سرت. گفت تا دیروز کارم درست بود تهدید میکردی الان که کارخرابی کردم میگی فدای سرت. گفت تهدید میکردم کار به اینجا نرسه حالا که کارخرابی شده کاری نمیشه کرد. فدای سرت نگران نباش من پشتتم.
🔺 قصه امثال شیخ حسین ها هم همین است، تا کار بیخ پیدا نکرد بارها گفتن ولی وقتی گوشی بدهکار نبود و کارخرابی شد، راهی جز صبوری و گذشت و مدارا نیست. باید سالها صبوری و دلسوزی کرد تا شاید دوباره به چادر حضرت زهرا پناهنده شوند. در سالهای قبل هرکسی میگفت وضع در یه جاهایی خرابه میگفتن موردی است و ذهن تو خراب. این عکس ها چیه لطفا نفرستید. اشاعه فحشا نکنید. گروه خصوصی است فرستادیم عمق فاجعه را بدانید. نه آقا اینا فتوشاپ!... باید اینجوری بشه تا بفهمی فتوشاپ یا واقعی...
✍️ شیخ فرهاد فتحی