🔰
خاطرات خودنگاشت همسر امام ۱۵
◀️زندگی طلبگی و تنگی معیشت (۲)
🔸 آنان که در خرج و دخل اهل نظر بودند معتقد بودند که اگر ماهی پنجاه تومان داشتیم میتوانستیم یک زندگی معمولی داشته باشیم زیرا غیر از خودمان و بچه یک کارگر زن هم داشتیم که برای کمک به من از تهران آمده بود.
🔹کرایه خانه را باید میپرداختیم و خرج لباس و سایر برجها را هم که اضافه کنی با ماهی پنجاه تومان یک زندگی بخور و نمیر را میتوانستی اداره کنی و ما فقط حدوداً به طور متوسط ماهی بیست تومان، سی تومان کم داشتیم و در سختی زندگی میکردیم.
🔸اکثراً نسیه خریداری میکردیم پول که میرسید قروض را میپرداختیم. قرض بقال، عطار، قصاب، نانوا. درست یادم نیست، چند مغازه دیگر را هم به آن اضافه کنید از همه نسیه میآوردیم. قصابها در آن زمان چوب خط داشتند علی الظاهر کسی در این زمان از چوب خط خبر ندارد، چوبی که در مقابل هر دو سیر و نیم گوشت علامتی بر آن نقش زده میشد، چرا که سواد نبود و کاغذ و قلم فرع سواد است...
(زندگینامه بانو خدیجه ثقفی، همسر امام، صفحه۶۶)
#خاطرات_همسر_امام_خمینی
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel