🔰 چرا تسخیر؟
✅ تقابل آمریکا با انقلاب اسلامی به روایت اسناد لانه جاسوسی
۱- حمایت از نظام شاهی تا آخرین لحظه
ب)حمایت آمریکا از بقاء رژیم پهلوی
۲- حفظ سلطنت و تشکیل دولت میانه رو و غربگرا
ونس مینویسد:
«من پیامی برای سولیوان فرستادم و تأکید کردم ما بختیار را که یک عنصر ناسیونالیست طرفدار غرب است تأیید میکنیم و یک حکومت غیر نظامی را که در غیاب شاه زیر نظر شورای سلطنت کار کند بر راه حلهای دیگر ترجیح میدهیم.»
برای حفظ یکپارچگی ارتش و حمایت آن از دولت بختیار دولت آمریکا تصمیم میگیرد که به طور مستقیم دخالت کرده و برای این منظور ژنرال هایزر را که از نفوذ بالایی در ارتش ایران برخوردار بود به ایران میفرستد. به نوشته ونس:
«پرزیدنت کارتر پس از مشورت با هارولد براون، ژنرال دیوید جونز، رئيس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا و خود من تصمیم گرفت یک افسر عالی رتبه آمریکایی را برای همکاری مستقیم با رهبران نظامی ایران به تهران بفرستد. کار این مأمور نظامی در تهران اقداماتی به منظور حصول اطمینان از وحدت نیروهای مسلح، حمایت آنها از دولت قانونی و آماده ساختن آن برای جلوگیری از سقوط و از هم پاشیدگی
کامل کشور بود افسری که برای انجام این مأموریت انتخاب شد
ژنرال رابرت هایزر بود.»
برژینسکی هدف اصلی امریکا از اعزام هایزر را حفظ ارتش
بیان کرده و می.نویسد:
«استراتژی واشنگتن بر این استوار بود که همزمان با خروج شاه از ایران ارتش دست نخورده باقی بماند.
ترس ما از این بود که مقامات فرماندهی ارتش که از طرف شاه و بر اساس وفاداری نسبت به شخص انتخاب شده بودند پس از خروج شاه از ایران دچار تفرقه شوند. از هم پاشیدگی ارتش یــا بــه یــک جنگ داخلی ویران کننده بیانجامد که شورویها از آن بهرهبرداری خواهند کرد و یا به هرج و مرج بیانجامد که سرانجام به قبضه کردن قدرت از سوی آیت الله خمینی منجر خواهد شد.»
ژنرال الکساندر هیگ که هایزر معاون وی بوده نیز هدف از اعزام هایزر را به راه انداختن یک کودتا در ایران دانسته است. در واقع از اواسط دی ماه ۱۳۵۷ دولت آمریکا هــم بـا اعـزام هایزر و هم با اقدامات سولیوان قدرت را در ایران در اختیار می گیرد و نقشه های متعددی نظیر
مذاکره سرکوب و
کشتار مردم و
کودتا را برای ناکامی انقلاب طرح ریزی میکند.
ونس در این باره می نویسد:
«تأکید کردیم که سولیوان و هایزر باید هرچه از دستشان بر می آید برای جلب همکاری و حمایت نیروهای مسلح از دولت غیرنظامی و طرفدار غرب بختیار انجام دهند تا این دولت بتواند بر اوضاع مسلط شده، چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد.»
و در ادامه می نویسد:
«روز دهم ژانویه ۲۰ دی ماه ۱۳۵۷، در جلسه کارتر با ماندیل معاون رئیس جمهوری، برژینسکی، براون و من تصمیم گرفته شد که هایزر در تهران بماند و فرماندهان نظامی را به حمایت از بختیار ترغیب نماید و سولیوان نیز به نوبه خود بختیار را از پشتیبانی ما مطمئن سازد.»
البته آمریکاییها در کنار حمایت جدی از دولت بختیار، در صورت عدم موفقیت وی نیز نقشه هایی داشتند. به نوشته ونس، با این وجود یادآوری کردیم احتمال عدم موفقیت دولت هم نباید از نظر دور بماند و در صورتی که حکومت بختیار در معرض سقوط قرار بگیرد، نقشههایی برای دست زدن به اقدامات ضروری
به منظور خاتمه دادن به اغتشاش و خونریزی و خشونت آماده
اجرا باشد.
با فرار شاه در ۲۶ دی ماه هایزر به عنوان حاکم نظامی ایران هم ارتش و هم دولت بختیار را تحت کنترل و نظارت خود گرفته و نیز ضمن هدایت و کنترل ارتش در جهت حمایت از بختیار سرکوب مردم را هم ادامه میدهد وی ذیل خاطرات خود در ۲۹ ژانویه ۱۹۷۹م (۹ بهمن ۱۳۵۷
می نویسد:
«.... یک پیام تلفنی رسید که اپوزیسیون آماده حمله به مقر ژاندارمری در تهران است. توصیه کردم این مرکز باید به عنوان یک مرکز مهم دولتی مورد توجه و حفاظت قرار گیرد. به نظر من، روش درست ایــن بـود کـه روی سر راهپیمایان تیراندازی هوایی کنند و از گاز اشک آور استفاده نمایند اگر این روش مؤثر نبود لوله تفنگها باید پایین میآمد تا شکی باقی نماند که نیروها شوخی ندارند. متعاقب این دستور هایزر، ژنرال قرهباغی فوراً بـا آقای بختیار تماس گرفت و بعد آجودانش را صدا کرد. خیلی سریع به زبان فارسی دستور آتش داد و به طرف من برگشت و گفت همان طور که صحبت کرده بودیم اوضاع دقیقاً کنترل خواهد شد.
ادامه دارد...
#چرا_تسخیر
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel