📛زوایایی مغفول از ذهنیّتِ التقاطیِ میرحسین موسوی ⭕وقتی «انقلابیِ قلابی»، به قدرت می‌رسد! 📖قسمت سوم 3️⃣ ما، راهِ مصدق را تصدیق می‌کنیم! 🔹پس از آن‌که موسوی به‌عنوانِ وزیرِ امورِ خارجه به مجلس معرفی می‌شود، در جلسه‌ای که در تاریخِ چهاردمِ تیر۱۳۶۰ برگزار گردید، در بارۀ صلاحیّتِ او بحث و گفتگو شد. در این جلسه، نمایندگانِ مخالف، از نگرش‌های پنهانِ وی، پرده‌ برداری می‌کنند. از جمله مهم‌ترین اشکالاتی که در جلسۀ یاد شده مطرح گردید، هواداری او از محمّد مصدق در روزنامۀ جمهوریِ اسلامی بود که شواهدی از این‌ دست، آن را تأیید می‌کرد: در مردادِ سالِ ۱۳۵۸، حسن آیت مقاله‌ای با عنوانِ «تحلیلِ مستندِ از کودتای ۲۸ مرداد» به روزنامۀ جمهوریِ اسلامی داد و روزنامه، اگرچه این مقاله را چاپ کرد، امّا در ابتدای مقاله و از جانبِ روزنامه، این توضیح به مقاله اضافه شد که درجِ این مقاله، به‌ معنای موافقتِ شورای نویسندگانِ روزنامۀ جمهوریِ اسلامی با محتوای آن نیست، (این توضیح، به‌روشنی نشان می‌دهد که موسوی در مقامِ سردبیرِ روزنامه، با دیدگاهِ آیت که جانبِ کاشانی را می‌گرفت و از مصدق انتقاد می‌کرد، مخالف بود؛ همچنین روزنامه در تاریخِ ۲۸ تیرِ ۱۳۵۸ به‌ مناسبتِ قیامِ سی تیر، عکسِ بزرگی از مصدق و عکسِ کوچکی از امام خمینی چاپ کرد و علاوه‌ بر این‌که در متنِ کنارِ آن، فراوان از مصدق تجلیل شده بود، عبارتِ «ما، راهِ مصدق را تصدیق می‌کنیم» نیز خودنمایی می‌کرد؛ دیگر این‌که در سرمقاله‌ای در تاریخِ ۲۴ اسفندِ ۱۳۵۸ نیز مقاله‌ای با عنوانِ «مصدق؛ فرزندِ رشیدِ خلق» نگاشته و در آن از وی به‌ شدّت ستایش شد؛ و سرانجام، سر مقاله‌ای با عنوانِ «خیابانِ مصدق» نیز در دفاع از وی چاپ شد. این در حالی است که هیچ‌گاه از آیت‌الله کاشانی تقدیر نگردید و به نقشِ بزرگِ او در نهضتِ ملّی‌شدنِ صنعتِ نفتِ ایران پرداخته نشد. خطّ دیگری که موسوی در روزنامۀ جمهوریِ اسلامی دنبال می‌کرد، حمایت از گروهکِ «جنبشِ مسلمانانِ مبارز» بود، به‌ طوری‌ که از طریقِ ارجاعات و مصاحبه‌ها و یادداشت‌نویسی، تبلیغاتِ مفصّلی به‌نفعِ این گروهک در روزنامه انجام گرفت و اندیشه‌های سوسیالیستی آن، تأیید شد. این انتقادات، نکاتی بود که یکی از نمایندگانِ مخالفِ موسوی در مجلس بیان کرد. در این جلسه، حسن آیت نیز سخن گفت، امّا بسیار کوتاه، و به مطرح‌ کردنِ این پرسش بسنده کرد که نظرِ صریحِ موسوی دربارۀ مصدق چیست؟ موسوی در نطقِ دفاعیّۀ خود گفت: «در موردِ مسألۀ مصدق و مرحوم آیت‌‌الله کاشانی، ما همیشه این موضع را داشتیم و مصرّ هم بودیم و آن این است که مسأله، مربوط به سالِ ۱۳۳۲ - بیست سال پیش- را یا سال‌های متمّادی پیش را نباید ما مسألۀ عمده‌ای بکنیم و وقتی‌که مسأله در جامعۀ ما عمده می‌شود، به‌خاطرِ بهره‌گیری‌های سیاسی، خطوط مختلف است. [...] وقتی بحث مصدق و کاشانی مطرح شده بود، من گفتم این یک ضبطِ زمانی است؛ یعنی ما یک واقعیّتی را که مربوط به یک دورۀ دیگری است در موقعیّتِ فعلی بیاوریم و جریانات را طوری تصوّر بکنیم که دنبالِ یک کاشانی و مصدقِ دیگری با یک جریاناتِ مشابهِ آن دوره باشیم.» این توضیحِ کوتاه، می‌تواند هویّتِ فکری و معرفتیِ موسوی را روشن کند. موسوی در حالی از عمده‌ کردنِ مسألۀ مصدق و کاشانی انتقاد می‌کند که خود در روزنامۀ جمهوریِ اسلامی، تلاش کرد تا به‌ صورتی نامتعارف و مریدوار، به تجلیل از مصدق بپردازد و از وی، شخصیّت‌سازی کند. 🗨️ ادامه...👇