چشمهایت روزگارم را پریشان کرده است
این عمارت را نگاهت سخت ویران کرده است
هر کسی با دیدنت ایمان خود را داده است
گیسُوانت یک جهان را نامسلمان کرده است
محشری بر پا نمودی، بهرِ عشقت بس نبود
سیل عشّاقی که حیران در بیابان کرده است؟
کوه هم باشی تو را نابود خواهد کرد عشق!
بیستون را تیشهی فرهاد نالان کرده است
بعد دیدار تو تفسیرش مشخص گشته است
آن تبارکها که «وی» در وصف انسان کرده است
گرچه میخواهم که برگردم ولی انگار عشق
هرچه پل را پشت سر، از پیش ویران کرده است
@yas_ya_ali