🔹خاطرات نماز.
🌹ازسرکار خانم" سعیده مطهری"
فرزند استاد شهیدمطهری:
❄️ از پس آینه زمان، تصویر "پدرتان"
را چگونه بهیاد میآورید؟
❄️باید بگویم که من به پدرم عشق میورزیدم و برای کسب رضایتشان تلاش میکردم
میدانستم که پدر از اینکه ما" نماز" را سر وقت بخوانیم، بسیار خوشحال میشوند.
به همین دلیل سعی میکردم حتی یک لحظه هم از "نماز سروقت" غفلت نکنم.
به یاد دارم پدر از اینکه ما" آدامس" بجویم خیلی" بدشان" میآمد!
ایشان اصلاً از کارهای" بیهوده و لغو" خوششان نمیآمد و همیشه به ما میگفتند :
🔹که آدامس جویدن برای ما نوعی کسر شأن است! به همین دلیل با اینکه بچه بودیم و دلمان میخواست آدامس بجویم، این کار را نمیکردیم یا جلوی روی ایشان آدامس نمیجویدیم.
چون اصلاً دوست نداشتیم که ایشان از ما دلآزرده شوند.
❄️که ایشان به" نماز اول وقت" اهمیت زیادی میدادند.
اگر در این زمینه خاطرهای دارید نقل کنید؟
❄️یک بار (برادر کوچکم) محمد،
موقعی که شش سال داشت، ظاهراً در حیاط مشغول بازی شده بود.
پدر از او پرسیده بودند:
نمازت را خواندی؟
گفته بود: بله.
پدر پرسیده بودند: موقعی که نماز میخواندی کسی هم تو را دید؟
و محمد- که بسیار زیرک و باهوش است- جواب داده بود:
«آنقدر حواسم به "نماز" بود که نفهمیدم کسی مرا دید یا ندید!»
🌹پدر که از این تیزهوشی و حاضرجوابی محمد خیلی خوششان آمده بود،
لبخندی زده و گفته بودند:
«آفرین به تو پسر خوب که موقع" نماز خواندن" اینقدر متوجه نیایش باخدا هستی که متوجه اطرافت نمیشوی!»
🔹 بعد هم او را با تشویقهای مختلف به خواندن نماز تشویق میکرد.
@yavaranbabol