نکته تفسیری صفحه ۳۷۳:
ما عذاب نخواهیم شد!:
بر اساس آیات قرآن، مهمترین وظیفهی پیامبران، «بشارت دادنِ» مردم به لطف و رحمت خدا و «بیم دادنِ» آنان از خشم و عذاب او بوده است. در آیهی 48 سورهی انعام میخوانیم: «ما پیامبران را فقط برای بشارت دادن و بیم دادن فرستادیم.» در حقیقت این دو وظیفهی مهم، توجیهگرِ پیرویِ مردم از دستورهای پیامبران است؛ زیرا بزرگترین سؤال مردم این است که پس از مرگ، چه سرانجامی خواهند داشت و پیامبران، پاسخ این سؤال را از سوی آفریدگار مردم، به آنان میرسانند. پیامبران نیز از سوی خدا، مردم را به دو انجام خوب و بد بشارت و بیم می دهند و به آنان میگویند که انجام نیک، با پیروی از دستورهای ایشان، و انجام بد، با سرپیچی از دستورهای آنها به دست خواهد آمد. پیروان پیامبران نیز پیوسته در بین دو حالت بیم و امید قرار دارند؛ بیم از نافرمانی خدا و فرجام دردناک آن، و امید به فرمانبرداری از خدا و فرجام شیرین آن. آنان هیچگاه امید خود را به علّت اشتباهاتشان از دست نمی دهند؛ زیرا خود را در پیشگاه خدای مهربان میبینند که میتواند گناهانشان را ببخشد و آنان را در لطف و رحمت خویش وارد کند. از سوی دیگر هیچگاه با غرور و تکبّر به گناهان ادامه نمی دهند و خود را از خشم و عذاب خدا در امان نمیدانند؛ زیرا میدانند که خدا با هیچکس خویشاوندی ندارد تا در برابر نافرمانی اش بیتفاوت باشد.
از این رو در روایات پیشوایان دین، هم «نومیدی از رحمت خدا» و هم «ایمن دانستنِ خود از خشم خدا»، گناهی بسیار بزرگ برشمرده شده است؛[1] زیرا کسی که دچار هر یک از این دو گناه شود، هم خدا را از بخشش توبه کاران یا عذاب نافرمانان ناتوان شمرده و هم در بزرگترین دام شیطان افتاده است؛ زیرا دیگر راه بازگشتی برای خود نمی داند، یا خود را از آتش دوزخ در امان میشمارد، و در هر دو صورت، به راه تاریک و بدفرجام خود ادامه می دهد و هیچ تصمیمی برای تغییر حال و روزش نمی گیرد؛ درست مانند قوم عاد که در برابر هشدارهای پیامبرشان هود، با بیتفاوتی می گفتند «ما عذاب نخواهیم شد» و سرانجام به سبب همین طرز فکر آلوده، برای همیشه در عذاب خدا گرفتار شدند. البته خداوند نه تنها مردمِ عادی، بلکه بهترین بنده ی خویش یعنی پیامبر اسلام صلوات الله علیه را از عذاب خود ترسانده و فرموده است: «بگو: من نیز اگر از فرمان پروردگارم سرپیچی کنم، از عذاب روزی بزرگ می ترسم.»[2] از این رو پیشوایان دین نیز به سبب علم و آگاهی زیادی که از گستردگی لطف و رحمت خدا و شدّت خشم و عذاب او داشتند، بیشتر از همه به لطف خدا امید داشتند و از خشم او می ترسیدند. برگ های تاریخ، پر از گریه ها و ناله های پیامبر‹ و اهلبیت است که از ترس خدا در نیمه های شب به آسمان بلند بوده است[3]. پیشوای فرزانهی ما امیر مؤمنان علی علیه السلام چه زیبا فرموده است:
«آیا به شما بگویم که فرد بسیار دانا و خردمند کیست؛ کسی که مردم را از رحمت خدا مأیوس نکند و آنان را از عذاب خدا در امان نشمارد.»[4]
[1] - براساس روایتی از امام کاظم (ع)، تفسیر البرهان، ج5، ص201
[2] - انعام، 15
[3] - برای نمونه ر.ک به کتاب گناهان کبیره، اثر شهید دستغیب، ج1، فصل چهارم، الا من مکر الله
[4] - الکافی، ج1،ص36
🆔
https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4