فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیدالشهدا بر تختی در درون همه اصحاب خود نشسته بود و بر آنان حکم میراند. اصحاب نیز به سیدالشهدا می گفتند: هرحکم که فرمان دهی ام هست تحمل، حکمی که تحمل نتوان هجر کشیدن. اما یک جا حضرت سیدالشهد به اصحاب خود فرمود جان خود بردارید و بروید، گفتند کجا برویم؟ ما را از حکومترانی خود مران. اجازه دهید که ما در پای تخت فرمانروایی شما باشیم. شمر در شب عاشورا به حضرت ابوالفضل مراجعه کرد و گفت برای شما و برادرانت امان نامه گرفته ام. اگر بمانید، کشته خواهید شد، این امان نامه را بگیرید و از حسین دور شوید. حضرت ابوالفضل با تندی او را راندند. اما سیدالشهدا به ابوالفضل گفتند: اگر میخواستی از این امان نامه استفاده میکردی و میرفتی. سخنی که باعث پریشانی شدید حضرت عباس بن علی شد. این سخن سیدالشهدا به حضرت ابوالفضل، ناز و عشوه ای برای ابوالفضل العباس بود، در عین عشق شدید آن حضرت به سیدالشهدا. فکر بلبل همه ان است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش خداوندا، در وجود ما نیز تختی بزن که آقایمان امام زمان بر آن بنشیند و بر ما حکومت کند، آنگونه که تسلیم او شویم و هرچه گفت، بگوییم چشم. "غمزه و ناز سیدالشهدا برای حضرت ابوالفضل" سخنی از مرحوم استاد سید علی اکبر پرورش رحمت الله علیه کانال یاور صدیق👇 @YavareSeddiq