حالا دیگر خیلی چیزها برایم روشن شده است. وقتی مهربانی امام را می بیند توبه می کند و توبه اش مورد قبول می شود. آیا می دانی آن فرشته ایی که با این مرد سخن گفته بود که بود؟ آن فریادی که در صحرای ” بیدا ” بلند شده بود چه بود؟ او جبرییل بود که به امر خدا به یاری لشکر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود کند. سپاه سفیانی که می خواست کعبه را خراب کرده و با امام بجنگد به عذاب خدا گرفتار شد او در دل زمین فرو رفته است. نابودی سپاه سفیانی خبر نابودی سپاه سفیانی به زودی در همه جا پخش می شود گروهی از آنها که از ماهها قبل مکه را محاصره کرده بودند با شنیدن این خبر فرار می کنند سفیانی که در شهر کوفه است با شنیدن خبر ترس تمام وجودش را فرا می گیرد و فکر حمله به مکه را از سر خود بیرون می کند. پایان قسمت نهم التماس دعا کپی با ذکر صلوات @yayousefezahra