🕊... بھمان‌گٌفت:من‌تندترمیرم، شماپشت‌سرم بیاین! تعجب‌کرده‌بودیم،سابقه‌نداشت‌بیشتر ازصدکیلومترسرعت‌بگیرد! غروب‌نشده،رسیدیم‌گیلان‌غرب؛ جلویِ‌مسجدی‌ایستاد،ماهم‌پشت‌سرش. نمـازکه‌خواندیم‌سریع‌آمدیم،بیرون‌داشتیم تندتندپوتین‌هامون‌را‌می‌بستیم‌که‌زود راه‌بیفتیم...؛ گفت:کٌجابااین‌عجله؟!می‌خواستیم‌به‌نماز جماعت‌برسیم‌که‌رسیدیم.<🌱♥️• ツ ♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️ 😍🌿♥️🍃  @yazainab314