بچه تر که بودیم شب یلدا که میشد جمع میشدیم خونه آقاجون و خانوم جون میگفتیم و میخندیدیم
تجملات نداشتیم ،
چشم و هم چشمی نداشتیم ،
چندین و چند مدل میوه تزیین شده و شیرینی و آجیل نداشتیم
ولی دل خوش داشتیم ،
دور هم جمع میشدیم غم و غصه ای نداشتیم
زندگیامون ساده بود سفره هامون ساده بود قلبامون صاف و ساده تر ..
کاش میشد اون خوشی و صفا و صمیمیت دزدیده شده از خونه ها و از زندگی ماها رو یه جوری برگردوند ❤️
http://eitaa.com/yazd_pezeshki