رفت به سمت شریعه ی فرات... مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما...😭 ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته  یادش اومد از لب تشنه ی حسین...😭 یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...😭 آخ حسییییین...