🌹 🌹 اي خداي من، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و از من روي مگردان كه من رو به سوي تو آورده‌ام، و از رحمت خود بي‌نصيبم مكن كه دل به اميد تو بسته‌ام، و دست رد بر سينه‌ام مزن كه بر درگهت به خدمت ايستاده‌ام؛ تويي كه خود را به رحمت ستوده‌اي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و بر من رحمت آور. و تويي كه خود را بخشنده ناميده‌اي، پس گناهم را ببخشاي. اي معبود من، مي‌بيني كه چگونه از ترس تو اشكم روان است و قلبم از بيم تو پريشان، و اندامم از شكوه تو لرزان. و اين همه، براي آن است كه من از كردار بدِ خود شرمنده‌ام، و از بس به درگاه تو ناليده‌ام، صدايم بند آمده، زبانم ياري نمي‌كند كه با تو به راز و نياز سخن گويم. پس، اي معبود من، ستايش براي توست. چه بسيار عيب‌ها كه از من پوشيده‌اي و رسوايم نكرده‌اي، و چه بسيار گناهان مرا كه نهان داشته‌اي و بدان‌ها شهرتم نداده‌اي، و چه بسيار آلودگي‌ها كه بدان‌ها آلوده گشته‌ام و تو از آنها پرده برنگرفته‌اي و نشان بدنامي بر گردنم نيفكنده‌اي و زشتي‌هاي آن آلودگي‌ها را بر همسايگان عيب‌جوي من و رشكبران نعمتي كه به من داده‌اي، آشكار نساخته‌اي. آن گاه، اين همه، مرا از ادامه‌ي آن كارهاي ناپسند كه خود مي‌داني، باز نداشت. حال اي معبود من، چه كسي به رستگاري خويش از من نادان‌تر، و به نصيب خود از من غافل‌تر، و به سامان بخشيِ نفس امّاره از من بي‌اعتناتر است كه آن روزيِ ارزاني شده‌ات را خرج گناهي مي‌كنم كه مرا از آن برحذر داشته‌اي؟ و چه كسي بيش از من در گرداب باطل غوطه‌ور و به زشتكاري گراينده‌تر است كه چون بر سر دو راهيِ دعوت تو و فراخوانِ شيطان مي‌ايستم، با ديده‌ي باز و آگاهانه در پي دعوت شيطان مي‌روم، بي‌آن كه دشمن او با خودم را فرموش كرده باشم؟ و در همان حال، يقين دارم كه سرانجام دعوت تو بهشت است، و فرجام دعوت او دوزخ. پاك و منزّهي تو. چه شگفت‌آور است كه من به زيانِ خود گواهي مي‌دهم و كارهاي نهان خود را بر مي‌شمارم. و شگفت‌آورتر از اين، بردباري توست درباره‌ي من، و درنگ توست در زود عقاب كردن من؛ و اين، نه از آن روست كه من پيش تو آبرو و عزّتي دارم، بلكه تنها مداراي توست با من و فزون بخشي تو بر من، تا از آن نافرماني‌اي كه تو را به خشم آورد، پيشگيري كنم، و از آن گناهان كه فرسوده‌ام سازد، دست بردارم؛ و هم از آن روست كه تو بخشودن گناه مرا از عقوبت كردنم به سبب آن، دوست‌تر داري. 💟 @yekjore_marefat