توصف انتظار دستشویی بودم، از اینا که درش نصفه‌ست و سینه به بالای طرف دیده میشه. دیدم طرف 5 دقیقه است زل زده پایین داره زیپ رو باز میکنه، گفتم حاجی داری بمب خنثی میکنی؟ سیم زرده رو اول بچین :) هیچی دیگه ازشدت خنده تو همون شلوار کار خودش رو کرد 💬حواس پرت ☑️رادیوتوییت: نشر توییت های برگزیده 🆔 @yourid