هدایت شده از اشعار ناب آیینی
عشق یعنی بی‌کرانی که کرانش زینب است عشق خورشید است اما آسمانش زینب است عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی‌ست عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است دین به جز حب نیست یعنی که ستونش فاطمه است فاطمه آن بی‌نشانی که نشانش زینب است قبله‌ای دارد جهان با نام ایوان جف در نجف دیدم که نقش آستانش زینب است حا و سین و یا و نون عین و شین و قاف اوست کاف و ها و یا عین صاد جانش زینب است کعبه است آن محملی که پرده‌دارش اکبر است کعبه است آن خیمه‌ای که در میانش زینب است کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است روی زانوی علمدار است نقش پای او حضرت عباس می‌داند توانش زینب است آن‌که آهش شد حسین و آن‌که دادش شد حسن خوش به حالش که همیشه خانمانش زینب است هفت دفعه می‌دهد حق را به نام او قسم حضرت صاحب زمان هم بر زبانش زینب است زینبیون سرفرازان قیامت می‌شوند سربلند است آن‌که در محشر امانش زینب است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7