زاینده رود ✅️
#کف_خیابون_۱_۸۸ وقتی من داشتم با شونه چپم حرف میزدم، اونها با چشمای گرد شده یه لحظه بهم نگاه کردند
۱_۸۹ گفتم: «پاشو جوون! پاشو برو دنبالش! ۲۳۳ را بسپار بخدا و حضرت زهرا، پاشو که اوضاع خرابه!» اون شب، طولانیترین شب زندگی هممون تا اون موقع بود! شما تصور کنید: من دنبال عفت، ابوالفضل دنبال زهره توی باغهای اطراف تهران و میون یه مشت گرگ صفت. عبداللهی با تمام شجاعت وایثارش پشت دیوار سفارت انگلیس و منتظر کوچکترین تحرک از طرف ندا. ۲۳۳ هم ناجون و آسیب دیده با دو سه تا دنده شکسته روی تخت بیمارستان. با خودش که حرف زدم چیزی نگفت، اما پرستارش میگفت تنفسش مشکله و مشکل جدی تنفسی پیدا کرده. 💎بالاخره صبح شد💎 با خودم فکر کردم که اگر من بتونم عفت را یه جوری گیر بندازم و دستگیر کنم میتونم با تمرکز بیشتری به بقیه بچه ها کمک کنم. اما نمیشد. با اینکه مدارکمون درباره خیانت عفت به کشور و نظام از همه جهت، چه اخلاقی و چه سیاسی کامل بود و دستمون پر بود، اما نمیشد! اخبار ورسانه های داخلی و خارجی اعلام کردند که مثل همیشه، رهبر انقلاب، اولین کسی بودند که سر صندوق حاضر شدند و رای دادند و مثل همیشه، همه را به شرکت در انتخابات دعوت کردند. حتی خاکستری ها و قشر خفته که اصولا هیچ چیز این نظام و انقلاب براشون مهم نیست. ملت مثل همیشه از خونه هاشون ریختند بیرون و رفتند که رای خودشون را توی صندوق ها بندازند، ما سه نفر هم هر کدوممون درگیر سوژه های خودمون. ابوالفضل اعلام کرد که مکانش را عوض کرده و الان به طرف حرکت در محدوده میدون انقلاب هستند. عبداللهی ندا را به زور رصد کرده بود و داشت با فاصله معقول، تعقیبش میکرد. منم پاشدم رفتم حسینیه، حضرات داشتند رای میدادند و هر از گاهی هم شعار و شلوغ کاری. اما در کنترل بود. شاهد مشکل خاصی نبودیم. ظهر شد. همینجوری اونها میچرخیدند و سوژه ها هم میچرخوندنموند. جو تهران اصلا ملتهب نبود. شعار و شعار نویسی و اینها بود اما بحران نداشتیم. واحدهای دیگه هم مشغول بودند. استعلام از ستاد هم گرفتم و اونا هم مشکل جدی نداشتند. میگفتند که حتی به یکی دو تا از صندوقها توسط افراد ناشناس حمله شده اما سریعا دفع شده و تحت تعقیب هستند! مثل فرفره همه جا بودم، رد عفت را از طریق مباشر داشتم. یه بسکوییت خریدم تا ضعف نکنم. دیدم مشکل ضعفم بالاتر از این قصه هاست، یه نون لواش خریدم و همینجوری ذره ذره میخوردم تا زود تموم نشه. در همون حین، خانم گلم تماس گرفت. «سلام بِت من. چطوری امنیت ملی؟» گفتم: «قربون خودت و صدات و تیکه هات و بچه هات! چطوری؟ بابات چطوره؟» گفت: «بابامم خوبه. میخوام بدونم کی جرات داره غیبتش کنه؟ راستی محمد جان!» گفتم: «جوووونم!» گفت: «حالا به کی رای بدیم؟ یا نه. اینجوری بگم بهتره، به کی رای بدیم تا تو زودتر برگردی خونه و پیش زن و بچه ت زندگی کنی و منتظر خبر بدی نباشم؟!» با یه کمی حالت طنز گفتم: « با تشکر از شما که این موقعیتو در اختیارم قرار دادی! ههههه اما از شوخی که بگذریم، سوال خیلی خوبی بود. بنظرم به انقلاب رای بده! به نظام رای بده! به امنیت رای بده! امنیت، رایگان و سهل الوصول نیست. هیچ کدوم از کاندیداها در طول کل این انتخاباتها و تبلیغاتشون از اول انقلاب تا حالا شعاری برای حفظ امنیت و برنامه برای امنیت «روانی» وامنیت «اقتصادی» وامنیت «سیاسی» وامنیت «فرهنگی» نداده اند! دقت کن، با محوریت امنیت منظورمه. وگرنه هر کسی اومده جوری حرف زده که انگار نسخه علاج اقتصاد و فرهنگ بیمارمون توی جیب کوچیکشه. حالا یا سوادش نداشتند که احتمالا همینه یا اصلا براشون موضوعیت نداشته و ترجیح دادند شعارهای عوام پسندتر بدند! ببین گلم! به کسی رای بده که بدونیم حداقل از جانب اون دچار خلل امنیتی نمیشیم. خیالمون راحت باشه که بعدا شاخ نمیشه. به کسی رای بده که نه سر از سازش در بیاریم و نه سر بچه های مقاومت و حزب الله قمار بزنه و نه سر از جریانات انحرافاتی، آخوند و غیر آخوندش فرقی نمیکنه. چون متاسفانه یا خوشبختانه خیلی قرار نیست کار تخصصی مطابق با رشته تحصیلیش و لباسش بکنه. نه اگر آخوند باشه تا حالا خیلی خوش به حالمون شده از رؤسای جمهور قبلی و نه اگر آخوند نباشه قراره اسلام و مسلمین به خطر بیفته. به یکی رای بده که بتونیم بعدش کم دردسر زندگی کنیم نه کسی که چون نتونستیم رد صلاحیتش کنیم، حالا مجبوریم هشت سال تحملش کنیم...» ادامه دارد... ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ را معرفی کنید👇 ━━━🍃🌺🍃━━━ 💢 sapp.ir/z_rood سروش 💢 eitaa.com/z_rood ایتا