‍ ‍ ‍. ⭕️ حقیقت تلخ را بنگرید نه صدق و کذب آمار را! ✍ مظفر امیدی/ فرهنگی و فعال مدنی 📌 خبر تکان دهنده بود و در صدر اخبار خبرگزاری های داخلی و خارجی قرار گرفت. تحلیل ها و تفسیرهای روان شناسانه، اجتماعی و فلسفی از منظر جرم شناسی، آسیب های اجتماعی، خلاء قانونی و تقابل دو اصل عدالت و قانون در برابر حق حیات و زندگی افراد را به عرصه کنش گری و فضاهای عمومی کشانده است و فضایی برای گفت و گو در باره ی اعدام و آسیب های اجتماعی پس از ان ایجاد کرد. 📌 صدای افکار عمومی، کنش گران اجتماعی، حقوقدانان، جامعه شناسان و خانواده های آسیب دیده و قربانی را نمی توان خاموش کرد. 📌 نامه ی جناب دکتر ابراهیمی فارغ از صحت و سقم آمار منتظران بوسه مرگ بر طناب دار فرزندان دلفان و کوهدشت و سلسله و هرسین و کرمانشاه و لرستان، نشان از حقیقت و واقعیت تلخ موجود در این جغرافیاست. نشان نبود عدالت اجتماعی در توزیع ثروت ملی، شکاف طبقاتی، وجود مدیران نالایق بومی، از گذشته تا حالا و اقتصاد ضعیف منطقه ای دارد. 📌 این عوامل باعث شده است بخشی از مردم این مناطق محروم و توسعه نیافته برای امرار معاش، مجبور به کوچ اجباری شوند و جمعیت زیادی از آنان در حاشیه ی کلان شهرهای کشور ساکن و گرفتار حلقه ها و گروه های مافیایی مواد مخدر شوند. 📌 آنچه که امروز باید در هیئت های منصفه ی عمومی مردم دلفان و سلسله و سایر نقاط محروم لرستان، مورد محاکمه و مواخذه قرار گیرد نه جناب دکتر ابراهیمی؛ بلکه نمایندگان ادوار این خطه و مسئولان ارشد استانی است که طی چهاردهه ی گذشته فرصت ها را به تهدید تبدیل نمودند و با ندانم کاری و ناتوانی و پنهان شدن در زیر چتر مافیایی کانون های ثروت و قدرت و انحصار طلبی و تمامیت خواهی به نام اصولگرایی و اصلاح طلبی سرمایه های ملی و منطقه ای را بر باد دادند. 📌 نمایندگان ادوار و مدیران سفارشی و ناتوان، به جایی فراهم کردن زمینه های اشتغال و کارآفرینی و زندگی مطلوب در منطقه، زمینه های مهاجرت و افتادن جوانان ما در دامن مافیایی بزهکاری و جرم را در حاشیه های شهرهای کلان ایجاد کردند. 📌 فارغ از منازعات و انکار مدعیان از وجود پدیده ی شوم "زندگی در بستر مرگ و اعدام " برای برخی از جوانان مهاجرنشین در حوالی کلان شهرها و یا مقیم در این شهرستان آنچه که باید پذیرفت حقیقت و واقعیت سخن حق طلبانه ی مردی از دیار اصالت و نجابت و تلاشی است که او برای بازنگری در قانون و چاره اندیشی در حل این گونه معضلات اجتماعی و جان دادن دوباره به انسان هایی است که در مسیر چوبه ی دار قرار گرفته اند. #‍ ‍ ‍. ⭕️ حقیقت تلخ را بنگرید نه صدق و کذب آمار را! ✍ مظفر امیدی/ فرهنگی و فعال مدنی 📌 خبر تکان دهنده بود و در صدر اخبار خبرگزاری های داخلی و خارجی قرار گرفت. تحلیل ها و تفسیرهای روان شناسانه، اجتماعی و فلسفی از منظر جرم شناسی، آسیب های اجتماعی، خلاء قانونی و تقابل دو اصل عدالت و قانون در برابر حق حیات و زندگی افراد را به عرصه کنش گری و فضاهای عمومی کشانده است و فضایی برای گفت و گو در باره ی اعدام و آسیب های اجتماعی پس از ان ایجاد کرد. 📌 صدای افکار عمومی، کنش گران اجتماعی، حقوقدانان، جامعه شناسان و خانواده های آسیب دیده و قربانی را نمی توان خاموش کرد. 📌 نامه ی جناب دکتر ابراهیمی فارغ از صحت و سقم آمار منتظران بوسه مرگ بر طناب دار فرزندان دلفان و کوهدشت و سلسله و هرسین و کرمانشاه و لرستان، نشان از حقیقت و واقعیت تلخ موجود در این جغرافیاست. نشان نبود عدالت اجتماعی در توزیع ثروت ملی، شکاف طبقاتی، وجود مدیران نالایق بومی، از گذشته تا حالا و اقتصاد ضعیف منطقه ای دارد. 📌 این عوامل باعث شده است بخشی از مردم این مناطق محروم و توسعه نیافته برای امرار معاش، مجبور به کوچ اجباری شوند و جمعیت زیادی از آنان در حاشیه ی کلان شهرهای کشور ساکن و گرفتار حلقه ها و گروه های مافیایی مواد مخدر شوند. 📌 آنچه که امروز باید در هیئت های منصفه ی عمومی مردم دلفان و سلسله و سایر نقاط محروم لرستان، مورد محاکمه و مواخذه قرار گیرد نه جناب دکتر ابراهیمی؛ بلکه نمایندگان ادوار این خطه و مسئولان ارشد استانی است که طی چهاردهه ی گذشته فرصت ها را به تهدید تبدیل نمودند و با ندانم کاری و ناتوانی و پنهان شدن در زیر چتر مافیایی کانون های ثروت و قدرت و انحصار طلبی و تمامیت خواهی به نام اصولگرایی و اصلاح طلبی سرمایه های ملی و منطقه ای را بر باد دادند. 📌 نمایندگان ادوار و مدیران سفارشی و ناتوان، به جایی فراهم کردن زمینه های اشتغال و کارآفرینی و زندگی مطلوب در منطقه، زمینه های مهاجرت و افتادن جوانان ما در دامن مافیایی بزهکاری و جرم را در حاشیه های شهرهای کلان ایجاد کردند.