ای حرمت امن ترین تکیه گاه صحن تو مأوای منِ بی پناه تارم و خورشید جهان منی تو همه امید جهان منی ای کرمت آخر بخشندگی نام تو در اوج درخشندگی سائلم و دست به دامان تو چشم من و لطف فراوان تو درد همه با کرمت خوب شد حال دلم در حرمت خوب شد یک نظرت زندگی ام را بس است هر که گدایت نشود بی کس است رو نزنم غیر تو بر هیچ کس نیست مرا غیر تو فریاد رس من به پناهندگی ات آمدم بر درِ باز آمده ام در زدم از سر ما کم نشود سایه ات مهر تو سرمایه ی همسایه ات خنده بزن تا که بخندد خدا گر تو پسندی بپسندد خدا از لب زوار تو ریزد دعا پنجره فولاد تو دارالشفا دست تو بخشنده ی بی منت است هر چه که از دوست رسد رحمت است نام تو دلگرمی بیچاره ها بسته به چشمان تو نقاره ها حضرت سلطان به پناه آمدم سوخته دل، روی سیاه آمدم دست تهی چشم پر آب آمدم خسته و با حال خراب آمدم لینک ایتا👇👇 متن روضه ذاکراهلبیت طیرانی https://eitaa.com/zakerahlbeit