شب، شبِ است گویا با تمامی ۱۴ خرداد های عمرمان متفاوت است تنگی، گرفتگی و سردی عجیبی بر دل ما حکم فرماست گلایه از که و چه کنم؟! از امیری که نادیده عاشقش شدیم و سهممان از او قاب عکسی و صدایی بیش نیست غم عجیبی شب رحلتش دارد گریانیم و میخندد به حال ما یادگار عزیزش را به درستی نه فهمیدیم و نه قدر دانستیم چه رسد به ... ندیدمش اما دلم برایش تنگ است والله حال، خوش نیست گرفته ایم و بی رمق همه همینگونه اند الّا شهدا که آرام در انتهای دنیا آرمیده و منتظرند... و این شاید به مثابه ی آخرین پیام از کانال کمیل باشد با این تفاوت که این کانال، دیگر کمیلی ندارد و بچه ها از تشنگی در حال هلاکت... این آخرین پیام از است. یا وفا، یا خبرِ وصلِ تو، یا مرگِ رقیب بُوَد آیا که فلک زین دو سه کاری بکند؟!