✨﷽✨ ✍در کتاب داستان‌های صاحبدلان آمده است: اربابی غلامی داشت. روزی به او دستور داد تا برود انگور و انجیر خریداری کند و بیاورد. 🍇غلام سهل‌انگاری نموده و رفت تنها انگور خرید. ارباب او را کتک زده و گفت: من بعد باید هر کاری من از تو خواستم تو در برابر این کار من، دو کار انجام دهی. روزی ارباب بیمار شد و به غلام خود گفت: برو و برای من طبیبی بیاور. غلام طبیب را با مرد دیگری نزد ارباب آورد. ❓ارباب پرسید: آن مرد دوم کیست؟ غلام گفت: این دومی قبرکَن است. تو به من گفتی هر وقت کاری خواستم تو دو کار باید انجام بدهی. اگر طبیب تو را علاج کرد و شفاء یافتی که هیچ! اگر نیافتی قبرکَنی آورده‌ام که حاضر باشد و نیازی به رفتن برای پیدا کردن او نباشد. ✅کانال امام رضا علیه السلام ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/1427439616C0616941d62