بعضی از اصحاب به یکدیگر گفتند : چه کسی پرچم دوازدهم را بر دوش حمل خواهد کرد. حسین ع فرمود این پرچم صاحبی دارد که بزودی صاحبش خواهد آمد. اصحاب گفتند مدت کوتاهی این پرچم را به ما بده تا همین جا آن را بر دوش گرفته و گشتی بزنیم.
فقال عليهالسلام لهم: صبرا، حتي يأتي الينا من يحمل هذه الراية الأخري،
امام حسین ع به ایشان فرمود صبر کنید تا کسی که این پرچم را حمل می کند به نزد ما آید.
فبينما الحسين عليهالسلام و أصحابه في الکلام، و اذا هم بغبرة ثائرة، فالتفت الامام عليهالسلام، و قال لهم: ان صاحب هذه الراية قد أقبل.
در حالیکه حسین ع با اصحاب سخن می گفت از دور گرد و غباری برخاست.سواری به سمت امام ع می آمد. امام فرمود صاحب پرچم دوازدهم می آید.
فلما صار حبيب قريبا من الامام المظلوم ترجل عن جواده، و جعل يقبل الأرض بين يديه، و هو يبکي، فسلم علي الامام و أصحابه، فردوا عليه السلام.
هنگامیکه حبیب به امام حسین ع رسید از اسب پیاده شد و در مقابل امام حسین ع به خاک افتاد و خاک مقابل قدم امام را بوسید. و می گریست.
به امام حسین و اصحاب سلام کرد پاسخ سلام حبیب را همه دادند.
🌴عکس العمل حضرت زینب س با پیوستن حبیب
فسمعت زينب بنت أميرالمؤمنين عليهالسلام، فقالت: من هذا الرجل الذي قد أقبل؟ فقيل لها: حبيب بن مظاهر. فقالت: اقرأوه عني السلام. فلما بلغوه سلامها لطم حبيب علي وجهه و حثي التراب علي رأسه و قال: من أنا و من أکون حتي تسلم علي بنت أميرالمؤمنين.
مطلب را زینب دختر امیر المومنین علی بن ابی طالب شنید. پرسید چه کسی به نزد ما آمده است. به حضرت زینب عرض کردند حبیب آمده است.زینب فرمود سلام مرا به حبیب برسانید.
چون سلام دخت امیر المومنین به حبیب رسید ، به صورت خود سیلی زد و خاک بر سر خودش ریخت و گفت : من چه کسی هستم که زینب س به من سلام می رساند.
قسمتی از کتاب حسین ع محبوب خدا در حال چاپ
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh