#سیره_و_اخلاق_امام_حسین_علیه_السلام
🌺🌴 مواقعي که امام حسين به اصل «امر به معروف و نهي از منکر» استناد کرد.
ابا عبدالله در بين راه، در مواقع متعدد به اين اصل تمسک مي کند، و مخصوصاً در اين مواقع اسمي از اصل دعوت و اصل بيعت نميبرد. عجيب اين است که در بين راه هر چه قضاياي وحشتناکتر و خبرهاي مأيوس کننده تر از کوفه ميرسيد، خطبه اي که حسين مي خواند از خطبه قبلي داغتر بود. گويا بعد از رسيدن خبر شهادت مسلم، اين خطبه معروف را ميخواند: «اَيُّها النّاسُ! اِنَّ الدُّنيا قَد اَدبَرَت وَ اَذَنَت بِوَداعِ، وَ اِنَّ الاخِرَةَ قَدْ اَقْبَلَت وَ اَشرَفَتِ بِصَلاحِ». اقتباس از کلمات پدر بزرگوارش است. سپس ميفرمايد: «اِلا تَروَنَ اَنَّ الحَقَّ لا يُعمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الباطِلَ لا يُتَناهي عَنهُ؟ لِيَرغَبِ المؤمِنُ في لِقاءِ اللهِ مُحِّقاً» (تحف العقول، ص 245) آيا نمي بينيد به حق عمل نميشود؟ آيا نمي بينيد قوانين الهي پايمال ميشود؟ آيا نميبينيد اين همه مفاسد پيدا شده و احدي نهي نميکند و احدي هم باز نميگردد؟ در چنين شرايطي، يک نفر مؤمن (نفرمود من که حسين بن علي هستم دستور خصوصي دارم، من چون امام هستم وظيفهام اين است) بايد از جان خود بگذرد و لقاء پروردگار را در نظر بگيرد. در چنين شرايطي از جان بايد گذشت. يعني امر به معروف و نهي از منکر اينقدر ارزش دارد. در يکي از خطابه هاي بين راه، بعد از اينکه اوضاع را تشريح ميکند ميفرمايد: «اِنّي لا اَريَ المُوتَ اِلّا سَعادَةً وَ الحَيوةَ مَعَ الظّالِمينَ اِلّا بَرَماً» (تحف العقول، ص 245) ايها الناس! در چنين شرايطي، در چنين اوضاع و احوالي، من مردن را جز سعادت نمي بينم (بعضي نسخهها «شهادة» نوشته اند و بعضي «سعادة»)، من مردن را شهادت در راه حق مي بينم؛ يعني اگر کسي در راه امر به معروف و نهي از منکر کشته شود، شهيد شده است (معناي «من مردن را سعادت مي بينم» نيز همين است). من زندگي کردن با ستمگران را مايه ملامت ميبينم، روح من روحي نيست که با ستمگر سازش کند. از همه بالاتر و صريحتر آن وقتي است که ديگر اوضاع صد در صد مأيوس کننده است، آن وقتي است که به مرز عراق وارد شده و با لشکر حر بن يزيد رياحي مواجه گرديده است. هزار نفر مأمورند که او را تحت الحفظ به کوفه ببرند. در اينجا حسين بن علي(ع) خطابه معروفي را که مورخين معتبري امثال طبري نقل کردهاند، ايراد و در آن به سخن پيغمبر تمسک ميکند، به اصل امر به معروف و نهي از منکر تمسک ميکند: «اَيُّها الناسُ! مَنْ رَأي سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلّاً لِحَرامِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهدِ الله، مُستَأثِراً لِفَيءِ اللهِ، مُعتَدِياً لِحُدودِ اللهِ، فَلَمْ يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ کانَ حَقِّاً عَلَي اللهِ اَن يُدخِلَهُ مَدخَلَهَ. اَلا وَ اِنَّ هؤُلاءِ القَومَ قد اَحَلّوا حَرامَ اللهِ وَ حَرَّموا حَلالَهُ و استَأثَروا فَيءَ اللهِ.» (تاريخ طبري، 4/304) يک صغرا و کبراي بسيار کامل مي چيند. طبق قانون معروف، اول يک کبراي کلي را ذکر مي کند: ايها الناس! پيغمبر فرمود: هر گاه کسي حکومت ظالم و جائري را ببيند که قانون خدا را عوض مي کند، حلال را حرام و حرام را حلال مي کند، بيت المال مسلمين را به ميل شخصي مصرف مي کند، حدود الهي را بر هم مي زند، خون مردم مسلمان را محترم نمي شمارد، و در چنين شرايطي ساکت بنشيند، سزاوار است خدا (حقاً خدا چنين ميکند، يعني در علوم الهي ثابت است) چنين ساکتي را به جاي چنان جائر و جابري ببرد. بعد صغراي مطلب را ذکر ميکند: «اِنَّ هؤُلاءِ الْقَومَ…» اينها که امروز حکومت ميکنند (آل اميه) همين طور هستند. آيا نمي بينيد حرامها را حلال کردند و حلالها را حرام؟ آيا حدود الهي را بهم نزدند، قانون الهي را عوض نکرند؟ آيا بيت المال مسلمين را در اختيار شخصي خودشان قرار ندادند و مانند مال شخصي و براي شخص خودشان مصرف نمي کنند؟ بنابر اين هر کس که در اين شرايط ساکت بماند، مانند انهاست. بعد تطبيق به شخص خود کرد: «وَ اَنَا اَحَقُّ مِن غَيرٍ» من از تمام افراد ديگر براي اينکه دستور جدم را عملي کنم، شايستهترم.
* * *
مجموعه آثار شهيد مطهري ج 17ـ حماسه حسيني صفحه: 270 ـ 271
شهيد مطهري
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh