💠 کیست و چرا به او این لقب را دادند؟ مادر حضرت ابوالفضل (ع) و همسر حضرت علی(ع) . این زن که نامش فاطمه است از قبیله بنی‌کلاب بود که پس از شهادت حضرت فاطمه)س) با امام علی (ع) ازدواج کرد و صاحب چهار پسر به نام‌های عباس،جعفر، عبدالله و عثمان شد. ام‌البنین به معنای مادر پسران است. تمامی پسران ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند. در اواخر سال شصتم هجرى كه يزيد بر تخت خلافت نشست، ام‏ البنين در شهر مدينه به رغم اينكه ساليان پايانى عمر پر بار خويش را مى‏ گذرانيد و حدود شصت سالى از دوران حياتش سپرى مى ‏شد، آماده انجام رسالتى مهم و تاريخى ـ ارزشى بود و اين رسالت: فرستادن پسران رشيد و جانباز خويش در ركاب امام زمان‏شان ـ حسين بن‏ على علیه السلام ـ براى آفرينش حماسه كربلا بود. ام‏ البنين در اين زمان به همراه فرزند ارشد خود ـ عباس علیه السلام ـ و عروس و نوه ی پسرى خويش ـ عبيداللّه‏ ـ در مدينه زندگى مى ‏كرد همواره منتظر واكنش و دستور امام زمان خود، نسبت به اين اتفاقات بود، پيوسته در جريان اخبار مدينه و واكنش امام قرار مى‏ گرفت. هنگامى كه امام قصد مكه كرد، پسران خويش را جهت همراهى و محافظت كردن از امام حسين علیه السلام و اهل بيت او، به همراه ايشان به مكه فرستاد و خود چونان مردى، سرپرستى تنها عروس و نوه ی خود در مدينه را به اميد برگشتن امام و يارانش از مكه، به عهده گرفت. شايد اصلى ‏ترين علت عدم همراهى ام ‏البنين با امام حسين علیه السلام ، اين بود كه اين زن، تصور نمى ‏كرد اين سفر آغاز سفرى موعود باشد كه امام و فرزندان او بايد به پيشواز آن بروند. ام ‏البنين هرگز تصور اينكه اين سفر، براى اداى مسئوليتى توسط امام حسين علیه السلام باشد نمى‏ نمود. دليل ديگر عدم همراهى ام ‏البنين با كاروان شهادت كربلا، مشقت فراوان سفر براى او كه پيرزنى شصت و چند ساله بود، است. به علاوه از آنجا كه گرما طاقت‏ فرسا بود، به سبب كهولت سن، قادر به همراهى با كاروانيان نبود. وى در مدينه چشم به راه بازگشت كاروان از سفر حج ماند و هرگز اطلاع نداشت كه اين سفر، آغاز سفر موعود خواهد بود. در عين حال اين شيرزن ولايتمدار، به رغم عدم همراهى با كاروان، به فرزندان خود توصيه كرده بود در همه حال، دست از يارى حسين علیه السلام برنداشته و پيوسته گوش به فرمان فرزند پيامبر و امام بر حق خود باشند. چنانکه تا بازگشت کاروان عاشورا، – از زمانى كه مدينه را به مقصد مكه ترك گفته بودند تا زمانى كه بازماندگان به مدينه بازگشتند، حدود سه ماه به طول انجاميد.- و پس از ورود بشير بن‏ جذلم به مدينه، به عنوان پيك امام سجاد علیه السلام ، ام‏ البنين جهت كسب اخبار كاروان و حوادث بر آنها به همراه تنها يادگار عباس، نزد بشير رفت كه در حال انتشار خبر كاروان عاشورا و سرانجام آن بود. در هنگام آمدنِ اين پيرزن به سمت بشير، جمعيت زياد زنان و مردان كوفه، با مشاهده او، به احترام از جلويش كنار رفته، بشير تا نگاهش به اين زن بلندبالا، با قامت رشيد افتاد، از اطرافيان خود پرسيد: اين زن كيست كه مردم مدينه اينقدر به او احترام مى‏ گذارند؟! جواب دادند: ام ‏البنين كلابى ـ همسر على علیه السلام و مادر عباس ـ است. بشير تا ام ‏البنين را شناخت، وى را مخاطب قرار داده، با حالت محزون و گرفته گفت: ام ‏البنين! خبر دارى عباس و پسرانت را در كربلا شهيد كردند؟ آن بانوى فداكار پس از شنيدن خبر شهادت فرزندان شجاع خود، بدون ذره‏ اى منقلب شدن، همچون كوهى استوار، از بشير جوياى حال امام حسين علیه السلام گرديد و گفت: جان من و تمام فرزندانم فداى پسر فاطمه سلام الله علیها، از حال امام و مقتدايم چه خبر دارى؟ ام‏ البنين كه حتى پس از شنيدن خبر شهادت تمامى فرزندان خود، به عشق سلامتى امام تا آن لحظه خم به ابرو نياورده بود، وقتى خبر شهادتِ حسين علیه السلام را به همراه ديگر فرزندان خود شنيد، در حالى كه زانوان او زير اين بار گرانبها خم مى‏ شد، رويش را به طرف مردان و زنان مدينه برگرداند و با حالت غمگينانه ‏اى، آنان را خطاب كرده گفت: مردم مدينه! پس از شهادت امامم و تمامى پسران رشيدم، از شما مى‏ خواهم از اين به بعد مرا ام ‏البنين نخوانيد؛ چرا كه ام ‏البنين يعنى مادر پسران رشيد؛ ولى پس از شهادت فرزندم حسين علیه السلام و ديگر پسران رشيدم، هيچ پسرى براى من باقى نمانده است. (1) 📚(اسلامى، فاطمه ـ خدايى، سيدعلى‏ اكبر/ مقاله ام‏ البنين، اسوه مادران و همسران شهيد، مجله پیام زن، شهریور 1385، شماره 174، ص 32، با اندکی تلخیص) ═══✼🍃🔳🍃✼