دولت‌های بعد از انقلاب برای « » چه کرده‌اند؟ (۲) به طور کلی، از شش رویکرد در ایران نسبت به مسئله‌ی استقلال می‌توان سخن گفت که البته برخی از رویکردها را چندان هم نمی‌توان در قالب مفهوم درک کرد. در مورد سه رویکرد اول، این سؤال نیاز به تبیین دارد که اساساً آیا این رویکردها مغایر استقلال نیست؟ ۱. : برخی از سیاست‌گذاری‌ها در جمهوری اسلامی ایران به خصوص در زمان اصلاحات استقلال ایران را در مدارا، تساهل و گفت‌وگو با جهان ترسیم کردند. بر اساس این روایت، سیاست‌گذاری ایران زمانی به استقلال خواهد رسید که بتواند با تمدن‌ها و فرهنگ‌های مختلف وارد گفت‌وگو شود. گفت‌وگو یعنی به رسمیت شناخته شدن که مبتنی بر احترام متقابل است. ۲. : سیاست‌گذاری در ایران وجود دارد که تمام تکنولوژی و پیشرفت را از آن غرب می‌داند. علم و فرهنگ در دوره‌ی جدید با محوریت قرار رویه‌ی مبتنی بر ریاضی کردن جهان توانسته‌اند تبدیل به هژمون گردند. بنابراین هر کشوری که بخواهد به استقلال دست پیدا کند، چاره‌ای ندارد جر آنکه در این پارادایم حرکت کند. این سیاست‌گذاری تاریخ جهان را کاملاً خطی می‌نگرد و اعتقاد دارد برای رسیدن به استقلال چاره‌ای جز وابستگی به غرب و تنیده شدن در اقتصاد جهانی نیست. عده‌ای بر این باورند در عصر اطلاعات، مفهوم استقلال از اساس با شالوده‌شکنی مواجه شده است. 🌺 @zanan_enghelaby ۳. : برخی برعکس اعتقاد دارند که استقلال ایران در گروه نزدیکی به شرق به خصوص اتحاد برقرار کردن با روسیه، چین و کشورهای اسلامی است. روسیه و چین دارای حق وتو در شورای امنیت هستند؛ به نحوی که در اغلب مواقع نسبت به رویکردهای آمریکا انتقادی برخورد می‌کنند. ایران برای استقلال و ایستادگی در محیط آنارشیک روابط بین‌الملل چاره‌ای جز اتحاد استراتژیک برقرار کردن با روسیه و چین ندارد. کشورهای شرقی با ایران اشتراکات زیادی دارند که باعث حفظ هویت بومی و اسلامی ایران می‌گردد. ایران به تنهایی قادر نیست در عصر اطلاعات مستقل باقی بماند. ادامه دارد… 🌿🌺 کمیته زنان نيروهای انقلاب اسلامی 🌿🌺 🌺 @zanan_enghelaby