♦️داستان تکاندهنده دختری که جنگ او را بزرگ کرد/آیا "صباح" به تقلید از "دا" نوشته شد؟
قسمت دوم:
بسیاری از این خاطرات با مصاحبه از اطرافیان خانم وطنخواه، مطلعین آن حوادث و همچنین مطالعه کتب مختلف اعم از اسنادی و خاطرات راستیآزمایی و چک شد. به لطف خدا تا این لحظه با اینکه کتاب از استقبال خیلی خوبی برخوردار بوده و افراد زیادی از صاحبنظران آن را مورد مطالعه قرار دادهاند، هنوز با موردی برخورد نکردهایم که در حوزه راستیآزمایی کتاب نقدی به آن وارد کرده باشد.
🔹وی درباره اینکه چقدر «صباح» تحتتأثیر «دا» نوشته شد گفت: کتاب «صباح» حقیقتاً تحتتأثیر هیچ کتابی نوشته نشده است. نه من نیت و اهتمامی به الگوبرداری از کتابی داشتم و نه روایت و تجربه غنی خانم وطنخواه از حضور در جنگ احتیاج به آن داشت که در قالب کتاب خاطرات شخص دیگری ریخته شود تا به خوبی دیده شود.
🔸مراجعه من به کتاب «دا» مانند سایر مراجعاتم به آثار دیگر در حوزه خرمشهر در خصوص تکمیل مطالعات میدانی مورد نیاز در این زمینه بود. کتابهایی مثل روزشمارهای مربوط به سپاه و ارتش، «خرمشهر در جنگ طولانی»، «یکشنبه آخر»، «خانهام اینجاست»، «پوتینهای مریم» و ... تنها بخشی از کتابهایی در حوزه خرمشهر بودند که مثل کتاب «دا» به سراغشان رفتم.
🔹در رابطه با شباهت بعضی روایتها با آنچه در کتاب «دا» آمده هم باید بگویم یکی از این دلایل حضور سیده زهرا حسینی و صباح در کنار همدیگر در این وقایع است. وقتی دو نفر با دو اعتقاد و رویکرد مشترک و در شرایط نسبتاً مشابه به روایت یک ماجرا میپردازند، طبیعی است که نقاط مشترک زیادی در این زمینه مشاهده کنیم.
🔸نکته دیگر اینکه خاطرات خانم وطنخواه از فصل سیزدهم و ورود به نبرد ذوالفقاری کاملاً جدید و منحصر به فرد است. زمانی صباح در این ایام به رزم و امداد در نخلستان ذوالفقاری و حاشیه بهمن شیر مشغول است، سیده زهرا حسینی نزدیک به سه هفته است که به دلیل مجروحیت از جبهه دور شده است. پس خیلی نمیشود به این قضیه تکیه کرد که فضا، فضای کتاب «دا» است.
🔹درباره شخصیتپردازی و فضاسازی موجود در کتاب «صباح»، آنچه میبینید بدبهیات و به نوعی ابزار و لوازم مستندنگاری است. اگر کم و کاستی در این زمینه وجود داشته باشد، باید به دنبال رفع آن بود.
🔹وقتی حال و هوای پر التهاب مسجد جامع خرمشهر در روزهای اول جنگ به تصویر کشیده میشود، چطور میتوانیم چیزی متفاوت از آنچه راویان مختلف در یک شب و روز مشترک تجربه کردهاند، به تصویر بکشیم؟! نوع اضطرابها، ازدحام و بیقراری افراد، در به دری مردمی که یک شبه آواره شدهاند، ترس و دلهره از حملات پی در پی عراقیها و ... همه و همه جزو این دست مطالب است که گریزی از به تصویر کشیدنشان با واژگانی شبیه به هم نیست.
🔸پرداختن به نقش چشمگیر زنان در جنگ، چه در خطوط نبرد و چه در پشت جبهه اهمیت زیادی دارد. وقتی به زنان از خودشان و پتانسیلی که داشتند و در ویترینی به نام جنگ به نمایش گذاشتند، میگوییم در حقیقت به آنان یادآوری میکنیم که چه توانمندیهایی دارند. این جریان به بهبود نقش و عملکرد آنها در زندگی روزمرهشان بسیار کمک میکند. امروز در شرایطی قرار داریم که شاهد هجمههای مختلف دشمن از حوزههای مختلف به کشور، مردم و خانواده هستیم. خب، در این میان اگر به زنان به عنوان یکی از اصلیترین ارکان اجتماع نگاه و به آنها یادآوری کردیم که در برهههای مختلف تاریخی چه رشادتها، مدیریتها و از جان گذشتگیها منحصر به فردی از آنها دیدهایم، خود به خود آنها را در رویارویی با مسائل مختلف تجهیز کردهایم. نگارش خاطرات زنان در حوزه جنگ، گفتن از آنها برای آنهاست... باید این فرصت را مغتنم شمرد و از آن نهایت استفاده را کرد.
🌿🌺 کمیته زنان
#جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی🌺🌿
🌺
@zanan_ebghelaby