#کافه_نادری
دیر كردی؛
از لالایی كودكی تا خیرگی این آفتاب
انتظار تو را داشتم
در شب سبز شبكهها صدایت زدم
در سِحر رودخانه
در آفتاب مرمرها
و در این عطش تاریكی صدایت میزنم؛
این دشت آفتابی را شب كن
تا من راه گمشده را پیدا كنم و
در جاپای خودم خاموش شوم ...
@naderi_cafe | سهراب سپهری