امشب ، یڪی دگ عَ جوجه ڪوچولوعام ، مـُـرد.... جلو چِشام...🙂 تنهایی نمیدونسم باید چیڪار ڪنم... وقدی داش جون میداد،اون یڪی ی گوشه واساده بود، قلبش تُن تُن میزد،فق نگا میڪرد.. همون گوشهٔ قفس واسّاده بود ع جاش جُم نمیخورد... جوجه‌م ع نفس زدن افداد...مُرد.. اون یڪی یهو پرید سمتش،خودشو میزد بهش.. نوڪش و میزد ب نوڪ جوجه‌م تا بیدارش ڪنه.. بالش و میڪشید سمت خودش تا حداقل ی تڪون ڪوچیڪ بخوره... دونه برداش گزاش جلوش... صدای جیڪ جیڪ‌ش ڪل خونه ی خالی‌مونُ برداشده بود... علان '۴ دیقه‌س دگ صداش درنمیاد... دوباره ڪز ڪرده گوشه قفس... فق نگا میڪنه.. دوسش داشدم...:) @zarabane_ghalb💗💓