🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 🍃 📌 به نامِ ، قبل از شروع داستان، خوب است بدانیم که هر قسمت از داستانِ "دلگرمی دل‌های یخ‌زده" به نام شخصیتی از قصه نام گذاری شده است، که هفته‌های قبل داستانِ "مهری" را به پایان رساندیم از این هفته داستان "شهربانو" مادربزرگِ مهری را شروع می‌کنیم. 🍃 شهربانو بیشتر مواقع سر کوچه می‌نشست. او پیرزن نسبتاً قدبلندی بود. اواخر عمرش اندکی خمیده شده بود. صورتش کمی چین و چروک داشت. ۸۸ سال داشت ولی ۷۰_۶۵ ساله به نظر می‌رسید. 🍂 گونه‌هایش سرخ بود. مادرم می‌گوید شهربانو همیشه سُرخاب و سفیداب می‌کرد، همیشه تمیز بود. پیراهنی با گل‌های درشت قرمز و یا نارنجی می‌پوشید. 🍃 گاهی بدون چادرنماز، سرِ کوچه می‌نشست، روگیری نداشت. همیشه چارقدی با گل‌های رنگی و با زمینه‌ی سفید سر می‌کرد آن را زیر گلو گِره نمی‌زد و فقط روی سرش می‌انداخت. 🍂 همیشه زیرشلواریِ رنگی می‌پوشید. گیوه‌ی زنانه‌ی گل‌دار به پا داشت. می‌گفتند رویه‌ی گیوه‌اش را خودش می‌بافد. دست‌های بلند و کشیده و تمیزی داشت. چهره‌اش نورانی بود. شهربانو به خاطر حرف‌ها و ، متفاوت از دیگران بود. 🍃 تنها زن محله‌ی ما بود که می‌خواند. اگر زن‌های دیگر روزنامه‌خوان بودند، من نمی‌دانم. هر روز عصر روزنامه‌اش را سرِ کوچه می‌آورد و آن‌جا می‌خواند. عینک نمی‌زد؛ تا آخر هم عینک لازم نداشت. 🍂 شهربانو به دخترهای همسایه می‌گفت گوش به حرف پدر و مادرشان ندهند و برای خودشان زندگی کنند. به آن‌ها می‌گفت مدرسه بروند و . خدا نکند برادری در کار خواهرش دخالت می‌کرد. اگر شهربانو، می‌فهمید، او را حسابی نصیحت می‌کرد و می‌گفت: "شما مردها به درد هیچ‌کاری نمی‌خورید. آدم‌های بی‌خودی هستید. فقط بلد هستید زن‌ها را اذیت کنید." 🍃 شهربانو با عروسش رقیّه هم اختلاف نظر جدی داشت. رقیه با شهربانو دعوا داشت. شهربانو می‌گفت:" مردها دشمن ما هستند، همین کافی نیست؟ چرا ما زن‌ها خودمان را اذیت می‌کنیم؟ چرا حقّ خودمان را ضایع می‌کنیم؟ چرا حرف‌های مردها را در مورد خودمان قبول می‌کنیم؟" 🍂 شهربانو به رقیه می‌گفت:" تو حقِّ دخترهایت را ضایع کرده‌ای که اجازه نمی‌دهی آن‌ها به بروند." فکرش را بکنید! حالا(۱۳۹۴) هم که آمار قبولیِ در کنکور بیشتر از پسرهاست. ما مردها سهمیه‌ی دخترها را در کنکور کم می‌کنیم. تازه بعضی از زن‌ها هم از این کار حمایت می‌کنند. 🍃 ما مردها می‌ترسیم که درصد زن‌های باسواد زیاد شود. می‌ترسیم، حکومت و قدرت به دست زن‌ها بیفتد. در دنیا نشان داده‌اند بهتر از مردها حکومت می‌کنند. مردها از زن‌ها می‌ترسند. در همه‌ی صحنه‌ها از علم و دانش و هنر و سیاست آن‌ها را رقیبِ خود می‌دانند، هر کجا زن‌ها به طور جدی وارد عمل شده‌اند، مردها عقب‌نشینی کرده‌اند ؛) 👇👇👇👇