هدایت شده از صندوق جوانان شهر کدکن
بوی یلدا را می‌شنوی؟ انتهای خیابان آذر باز هم قرار عاشقانه‌ی پاییز و زمستان ، قراری طولانی به بلندای یک شب شب عشق‌بازی برگ و برف! پاییز چمدان به دست ایستاده! عزم رفتن دارد. آسمان بغض می‌کند می‌بارد. خدا هم می‌داند عروس فصل‌ها چقدر دوست‌داشتنی‌ست. کاسه‌ای آب می‌ریزم پشت پای پاییز و تمام می‌شود. پاییز، ای آبستن روزهای عاشقی، رفتنت به خیر ، سفرت بی‌خطر یلداتون مبارک