یادداشت ۲۲ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ آیا به تدابیر و سیاست گذاری در حوزه ی طب اسلامی احتیاج است یا نه؟ کم و بیش به گوش همه ی ما اسم طب اسلامی خورده است. بعضی از ما مخالف با این جریانیم بعضی موافق و بعضی هم در حال تصمیم گیری. اما قبل از اینکه جناح بندی کنیم و تصمیم بگیریم و مدافع یا مخالف شویم، همه به یک موضوع اذعان داریم و آن هم لزوم سیاست گذاری در جریان های اجتماعی است. وجود تدابیری که یک جریان را رشد داده و به اهداف خود می رساند. دوستان طب اسلامی وقتی از اهداف و ارمان های خود می گویند بعضی از عبارت ها بیشتر به گوش می خورد. مثلا: اسلام طب دارد طب اسلامی از طب سلولی ( طب مدرن ) کارآمد تر است. سازمان بهداشت جهانی یا WHO ناکارآمد است و باید با سلطه آن مقابله کرد. اما اقدامات جریان های طب اسلامی بیشتر شبیه به پایگاه های بسیج محلات یا گروه های جهادی است تا یک نظام سلامت و پیشگیری. فقدان جریان متصل از مبانی نظری و نظام آموزشی تا نظام درمان و پیشگیری از بیماری در طب اسلامی در کشور مثل طب سلولی مهم ترین آسیب در جریان های طب اسلامی است. به طور خلاصه مبانی نظری طب اسلامی چیست؟ کتب مرجع در طب اسلامی کدام اند؟ کلاس های درس طب اسلامی در دانشگاه ها و حوزه علمیه کجاست؟ ازمایشگاه های طب اسلامی کجاست؟ داروسازی های طب اسلامی کجاست؟ درمانکده یا مطب های حکیم های طب اسلامی کجاست؟ داروخانه های طب اسلامی کجاست؟ اسناد بالادستی در طب اسلامی کجاست؟ و دیگر فقدان هایی که نظام سلامت در طب سلولی ندارد و طب اسلامی دارد و شاید همین فقدان ها مهم ترین دلیل شکست جریان های طب اسلامی در برابر طب سلولی و سازمان WHO در کارزار مقابله با کرونا باشد. این فقدان ها در یک کلمه عبارتند از نبود نظام در طب اسلامی. تعیین سیاست های کلی و تدابیر عمومی لازمه ی ایجاد گفتوگوی ملی درباره ی طب اسلامی است و مقدمه ی تشکیل نظام سلامت بر اساس طب اسلامی است تا ان شاء الله بتوان با ناکارآمدی های سازمان بهداشت جهانی در درمان و پیشگیری از بیماری مقابله کرد. https://eitaa.com/zavieh_did