در ادامه خانم دکتر اردبیلی بیاناتشان را ارائه و گفتند: مغز، بدن و ذهن اغلب بهاشتباه اجزائی کموبیش مستقل از هم تصور میشوند. اما آنها نهتنها در درون بلکه در بیرونِ شبکه وسیعی از سایر مغزها، بدنها و ذهنهایی قرار دارند که به وسعت زمین هستند و ارتباط آنها به آغاز زمان بازمیگردند. انسانها بهشکل ویژهای موجوداتی اجتماعیاند. در کنار زبان، حواس، احساسات، خاطرات و حرکات اتصالدهندههایی اجتماعی هستند. سیستم عصبی ما بهطور خاصی از همنوعانمان اثرپذیری دارد و مغزهای ما با این اثرپذیریها رشد میکنند و ذهن ما سعی میکند جهان پیرامون ما را درک کند و البته در این تلاش خود از محیط جغرافیایی، سیاسی، دینی، فرهنگی و تاریخی تاثیر می گیرد. از این رو بسیاری از کارهایی که ما بهعنوان موجودات اجتماعی بهصورت گروهی یا بهتنهایی انجام میدهیم، مانند مناسک مذهبی و آیین ها، بهصورت خودکار با ذهن بدنمند ما پشتیانی میشوند. بنابراین، بازنماییهای ذهنی، حالات ذهنی و عاطفی، واکنشهای ناخودآگاه، و عواطفِ پسزمینهای جهتگیریهایی اجتماعی دارند و اغلب حالاتی هستند که معلول عوامل اجتماعیاند.
انسان شناسی شناختی یکی از اضلاع شش گانه علوم شناختی است که معتقد است انسان ها موجوداتی زیستی-فرهنگی هستیم و از این رو برای مطالعه ذهن آنها باید عوامل فرهنگی را نیز در نظر گرفت. اندیشمندان این علم که به دنبال مطالعه رابطه بین ذهن و جهان هستند به دنبال این پرسش مهم اند که چگونه مردم در فرهنگهای مختلف دانش خود را از جهان طبیعی و ماوراء طبیعی توصیف و طبقهبندی میکنند و آن را انتظام میبخشند و چرا اساساً انسان ها در فرهنگ های مختلف دارای دستگاه مفهومسازی، ارزشگذاری و داوری متفاوت از هم هستند. سپس وارد محورهای اصلی بحث خود شده و به موارد زیر پرداختند:
چیستی انسان شناسی شناختی دین: تاریخچۀ پیدایش و تکوین انسانشناسی شناختی دین
چرا و چگونه انسان ها در فرهنگ های و ادیان مختلف متفاوت می اندیشند
رابطه زبان، شناخت/ذهن، و فرهنگ در انسان شناسی شناختی دین
اهداف و روششناسی در انسانشناسی شناختی در مطالعات دینی
ایشان در توضیح محورهای فوق به مباحث مهمی از جمله انسان شناسی و نسبت آن با سایر علوم شناختی، سه تصویر از ذهن در پیشینه مطالعات علوم انسانی، مسئله انسان شناسی،تاریخچه مفهوم شناخت در تعریف فرهنگ، درک انسان ها از جهان چگونه رخ میدهد؟، شناخت/مفهومسازی فرهنگی، ویژگی شناخت فرهنگی، بدنمندی، موقعیتمندی، مکانیسم های مفهوم سازی، مقوله بندی، استعاره مفهومی و طرحواره فرهنگی پرداخته و توضیحاتی را در هر مورد ارائه فرمودند.